شهید آیت الله سعیدی گلپایگانی اولین مجتهد شهید نهضت امام خمینی (ره)
دوشنبه, ۱۴ تير ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۰۹
نوید شاهد: شهید آیت الله سعیدی در سال 1342 به دست عوامل رژیم پهلوی دستگیر و زندانی شدند. و در تاریخ 21 خرداد ماه 1349 زیر سخت ترین شکنجه های رژیم پهلوی در زندان قصر به شهادت رسیدند.
به گزارش نوید شاهد، آن زمان که دستگاه جبار شاه، نفسها را در گلو خفه ساخته بود و خوف و وحشتی دیرپا بر همه جا دامن گسترده بود و کسی را یارای سخن گفتن و فریاد برآوردن نبود، رادمرد و مجاهدی فریاد برآورد و طاغوت و طاغوتیان را سخت به هراس افکند. او روحانی مبارز، خستگی ناپذیر، شهید آیت الله سید محمدرضا سعیدی بود.
زندگی نامه شهید سعیدی
شهید آیت الله محمدرضا سعیدی گلپایگانی فرزند سید احمد سال 1308 ه.ش در همدان چشم به جهان گشود. او در کودکی مادر خود را از دست داد و در کنار پدر به خواندن درس پرداخت. ادبیات عربی را در مشهد آموخت و درس فقه و اصول را نزد استادان بزرگی چون حاج شیخ کاظم دامغانی، مرحوم حاج شیخ هاشم قزوینی و حاج شیخ مجتبی قزوینی فراگرفت.
پس از وصلت با خاندان طباطبائی، برای طی کردن مراحل علوم انسانی عازم حوزه علمیه قم شد و در آنجا در محضر آیت الله بروجردی و آیت الله خمینی حاضر شد تا اینکه به مرحله عظیم استنباط و اجتهاد رسید.
شهید سعیدی در قم ضمن ادامه تحصیل و تدریس طلاب به مسافرتهای تبلیغی نیز می رفت. در سال 1341 رسالت روحانیت شکل دیگری به خود گرفت و پس از بازداشت آیت الله خمینی شاگردانش حوزه های درسی را تعطیل کردند و در منازل مراجع عالیقدر در قم به تحصن ادامه دادند.
بعد از اینکه مسئله مصونیت مستشاران آمریکائی پیش آمد، معرفی چهره نهضت خاصه در حوزه های علمی فوق العاده ضرورت داشت. برای این منظور شهید سعیدی سفری به عراق نمود و در کنار بارگاه امام علی (ع) جلساتی تشکیل داد و البته بیشتر به معرفی پیکره نهضت و سپس اعلام خطراتی که آنرا تهدید می نمود پرداخت و خلاصه زمینه مناسبی برای استقبال و پذیرش امام به نجف فراهم نمود تا رهبر بتواند حرکت انقلابی خویش را در آن پایگاه سرعت بخشد.
پس از آن شهید سعیدی به قم بازگشت. در سال 1344 گروهی از تهران به منزل آیت الله العظمی خمینی آمدند و برای مسجد موسی بن جعفر (ع) واقع در خیابان سعیدی خواستار امام جماعت شدند که بیت امام این رسالت را به عهده شهید سعیدی گذاشت. شهید سعیدی از طرف ساواک ممنوع المنبر شد. در سال 1345 یک سخنرانی کرد که درباره جنایات اسرائیل بود که منجر به 61 روز حبس گردید. شهید آیت الله سعیدی از سال 1342 به طور پی در پی به دست عوامل رژیم پهلوی دستگیر و زندانی شدند. و در تاریخ 21 خرداد ماه 1349 زیر سخت ترین شکنجه های رژیم پهلوی در زندان قصر به شهادت رسیدند.
فعالیت های اجتماعی- فرهنگی- صنفی شهید سعیدی
1) تفسیر قرآن چه در مسجد و چه در منازل و در هیئت های هفتگی
2) سخنرانی هایی که معمولا خود عهده دار آنان بود
3) برای جوانان درس معارف اسلامی تشکیل داد
4) در کنار مسجد کتابخانه به وجود آورد
5) مصمم بود سخنران حتما از قم دعوت کند
6) یک قسمت از تلاش خود را در ازدواج پسران و دختران متمرکز نمود
7) چاپ و تکثیر کتاب ولایت ولایت فقیه یا حکومت اسلامی و در دسترس قرار دادن آن
8)اعزام طلاب و فضلا به محلهای مختلف جهت تبلیغات اسلامی
9) تکثیر و توزیع نوارهای امام که به طور مخفیانه از نجف در دسترسی او قرار می دادند
10) ترجمه بخش امر به معروف و نهی از منکر کتاب تحریر الوسیله امام خمینی (ره) و چاپ و پخش آن
خاطره شهید سعیدی از مبارزات روحانیت در روزهای انقلاب
شهید آیت الله سعیدی گوشه از مبارزات روحانیت را در آن روزها اینگونه بیان می کند: هنگام نماز مغرب و عشاء به منزل امام رفتم، می خواستم با ایشان مذاکره کنم. امام آماده نماز بودند اما وقتی منظورم را فهمید اندکی نماز را به تأخیر انداخت. به عرض رساندم آقا طبق برداشتی که من کردم از این به بعد شما در مبارزات خود یاوران کمتری خواهید داشت. امام فرمود: سعیدی چه می گویی؟ بخدا قسم اگر تمام جن و انس پشت به پشت هم بودند و در مقابل من بایستند، من چون این راه را حق یافتم از پای نخواهم نشست. شهید سعیدی می گوید با شنیدن سخنان امام چنان دلگرم شدم که روح تازه ای در وجودم دمیده شد و ایمان بیشتری به قیام و حرکت امام پیدا کردم.
اظهار نظر امام خمینی(ره) در خصوص شهید سعیدی
حضرت امام در نامه ای که به آیت الله سعیدی می فرستند درباره ایشان چنین می نویسند: "من از افرادی مثل شما آنقدر خوشم می آید که شاید نتوانم عواطف درونی خود را آنطور که هست ابراز کنم، من قادر نیستم عواطف امثال شما را جواب بدهم."
بخش هایی از وصیت نامه شهید سعیدی
به هر کس که میخواهد زحمت فاتحه خوانی برایم بکشد بگوئید در عوض یک مسئله یاد بگیرد و عمل کند و هر کس به من بدهکار است، من صورت ندارم اگر تا آخر عمرش نتوانست بپردازد بری الذمه است.
پسران من همگی اهل علم و تبلیغ برای خدا شوید، دختران من به شوهران اهل علم و تبلیغ همسر شوید. در زندگی با هم متحد باشید و جنازه مرا در قم دفن کنید و مرا دعا کنید و سلام مرا به همگی برسانید.
از آیه 152 تا 157 سوره دوم (بقره) غفلت نکنید. در این آیات خداوند می فرماید: "فاذکرونی اذکرکم و اشکرو الی و لاتکفرون. یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبر و الصلوة ان الله مع الصابرین. و لا تقولوا لمن تقیل فی سبیل الله. اموات بل احیاء ولکن لاتشعرون. و لنبلوئکم بشیء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین. الذین اصابتهم مصیبة قالوا انا لله و انا الیه راجعون. اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمة و اولئک هم المهتدون. "
"یاد کنید مرا تا یاد کنم شما را، برای من شکر کنید و کفر نورزید. ای کسانی که ایمان آوردید از صبر و نماز کمک بخواهید که همانا خداوند با صبر پیشگان است. به کسانی که در راه خدا کشته شده اند مرده مگوئید، آنها زنده اند ولی شما درک نمی کنید. شما را به چیزهایی از قبیل ترس، گرسنگی، کم شدن اموال و انفس و ثمرات آزمایش می کنیم، مژده باد بر صبر پیشگان. صبر پیشگان کسانی هستند که هنگامی که به آنها مصیبتی وارد آید ما برای خدائیم و به سوی او بازگشت می کنیم. بر آنها از جانب پروردگارشان صلوات و رحمت است. آنها همان کسانی هستند که هدایت یافته اند.
شهید آیت الله محمدرضا سعیدی گلپایگانی فرزند سید احمد سال 1308 ه.ش در همدان چشم به جهان گشود. او در کودکی مادر خود را از دست داد و در کنار پدر به خواندن درس پرداخت. ادبیات عربی را در مشهد آموخت و درس فقه و اصول را نزد استادان بزرگی چون حاج شیخ کاظم دامغانی، مرحوم حاج شیخ هاشم قزوینی و حاج شیخ مجتبی قزوینی فراگرفت.
پس از وصلت با خاندان طباطبائی، برای طی کردن مراحل علوم انسانی عازم حوزه علمیه قم شد و در آنجا در محضر آیت الله بروجردی و آیت الله خمینی حاضر شد تا اینکه به مرحله عظیم استنباط و اجتهاد رسید.
شهید سعیدی در قم ضمن ادامه تحصیل و تدریس طلاب به مسافرتهای تبلیغی نیز می رفت. در سال 1341 رسالت روحانیت شکل دیگری به خود گرفت و پس از بازداشت آیت الله خمینی شاگردانش حوزه های درسی را تعطیل کردند و در منازل مراجع عالیقدر در قم به تحصن ادامه دادند.
بعد از اینکه مسئله مصونیت مستشاران آمریکائی پیش آمد، معرفی چهره نهضت خاصه در حوزه های علمی فوق العاده ضرورت داشت. برای این منظور شهید سعیدی سفری به عراق نمود و در کنار بارگاه امام علی (ع) جلساتی تشکیل داد و البته بیشتر به معرفی پیکره نهضت و سپس اعلام خطراتی که آنرا تهدید می نمود پرداخت و خلاصه زمینه مناسبی برای استقبال و پذیرش امام به نجف فراهم نمود تا رهبر بتواند حرکت انقلابی خویش را در آن پایگاه سرعت بخشد.
پس از آن شهید سعیدی به قم بازگشت. در سال 1344 گروهی از تهران به منزل آیت الله العظمی خمینی آمدند و برای مسجد موسی بن جعفر (ع) واقع در خیابان سعیدی خواستار امام جماعت شدند که بیت امام این رسالت را به عهده شهید سعیدی گذاشت. شهید سعیدی از طرف ساواک ممنوع المنبر شد. در سال 1345 یک سخنرانی کرد که درباره جنایات اسرائیل بود که منجر به 61 روز حبس گردید. شهید آیت الله سعیدی از سال 1342 به طور پی در پی به دست عوامل رژیم پهلوی دستگیر و زندانی شدند. و در تاریخ 21 خرداد ماه 1349 زیر سخت ترین شکنجه های رژیم پهلوی در زندان قصر به شهادت رسیدند.
فعالیت های اجتماعی- فرهنگی- صنفی شهید سعیدی
1) تفسیر قرآن چه در مسجد و چه در منازل و در هیئت های هفتگی
2) سخنرانی هایی که معمولا خود عهده دار آنان بود
3) برای جوانان درس معارف اسلامی تشکیل داد
4) در کنار مسجد کتابخانه به وجود آورد
5) مصمم بود سخنران حتما از قم دعوت کند
6) یک قسمت از تلاش خود را در ازدواج پسران و دختران متمرکز نمود
7) چاپ و تکثیر کتاب ولایت ولایت فقیه یا حکومت اسلامی و در دسترس قرار دادن آن
8)اعزام طلاب و فضلا به محلهای مختلف جهت تبلیغات اسلامی
9) تکثیر و توزیع نوارهای امام که به طور مخفیانه از نجف در دسترسی او قرار می دادند
10) ترجمه بخش امر به معروف و نهی از منکر کتاب تحریر الوسیله امام خمینی (ره) و چاپ و پخش آن
خاطره شهید سعیدی از مبارزات روحانیت در روزهای انقلاب
شهید آیت الله سعیدی گوشه از مبارزات روحانیت را در آن روزها اینگونه بیان می کند: هنگام نماز مغرب و عشاء به منزل امام رفتم، می خواستم با ایشان مذاکره کنم. امام آماده نماز بودند اما وقتی منظورم را فهمید اندکی نماز را به تأخیر انداخت. به عرض رساندم آقا طبق برداشتی که من کردم از این به بعد شما در مبارزات خود یاوران کمتری خواهید داشت. امام فرمود: سعیدی چه می گویی؟ بخدا قسم اگر تمام جن و انس پشت به پشت هم بودند و در مقابل من بایستند، من چون این راه را حق یافتم از پای نخواهم نشست. شهید سعیدی می گوید با شنیدن سخنان امام چنان دلگرم شدم که روح تازه ای در وجودم دمیده شد و ایمان بیشتری به قیام و حرکت امام پیدا کردم.
اظهار نظر امام خمینی(ره) در خصوص شهید سعیدی
حضرت امام در نامه ای که به آیت الله سعیدی می فرستند درباره ایشان چنین می نویسند: "من از افرادی مثل شما آنقدر خوشم می آید که شاید نتوانم عواطف درونی خود را آنطور که هست ابراز کنم، من قادر نیستم عواطف امثال شما را جواب بدهم."
بخش هایی از وصیت نامه شهید سعیدی
به هر کس که میخواهد زحمت فاتحه خوانی برایم بکشد بگوئید در عوض یک مسئله یاد بگیرد و عمل کند و هر کس به من بدهکار است، من صورت ندارم اگر تا آخر عمرش نتوانست بپردازد بری الذمه است.
پسران من همگی اهل علم و تبلیغ برای خدا شوید، دختران من به شوهران اهل علم و تبلیغ همسر شوید. در زندگی با هم متحد باشید و جنازه مرا در قم دفن کنید و مرا دعا کنید و سلام مرا به همگی برسانید.
از آیه 152 تا 157 سوره دوم (بقره) غفلت نکنید. در این آیات خداوند می فرماید: "فاذکرونی اذکرکم و اشکرو الی و لاتکفرون. یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبر و الصلوة ان الله مع الصابرین. و لا تقولوا لمن تقیل فی سبیل الله. اموات بل احیاء ولکن لاتشعرون. و لنبلوئکم بشیء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین. الذین اصابتهم مصیبة قالوا انا لله و انا الیه راجعون. اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمة و اولئک هم المهتدون. "
"یاد کنید مرا تا یاد کنم شما را، برای من شکر کنید و کفر نورزید. ای کسانی که ایمان آوردید از صبر و نماز کمک بخواهید که همانا خداوند با صبر پیشگان است. به کسانی که در راه خدا کشته شده اند مرده مگوئید، آنها زنده اند ولی شما درک نمی کنید. شما را به چیزهایی از قبیل ترس، گرسنگی، کم شدن اموال و انفس و ثمرات آزمایش می کنیم، مژده باد بر صبر پیشگان. صبر پیشگان کسانی هستند که هنگامی که به آنها مصیبتی وارد آید ما برای خدائیم و به سوی او بازگشت می کنیم. بر آنها از جانب پروردگارشان صلوات و رحمت است. آنها همان کسانی هستند که هدایت یافته اند.
منبع: اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران قم
نظر شما