شهید اسفند ماه
پنجشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۲۴
شهید محمد حقی فرزند ابوالفضل در سال 1336 در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود. او در تاریخ 26/12/59 در جبهه سوسنگرد در عملیات حضرت مهدی (عج) در نبرد با مزدوران بعثی کافر به فیض عظیم شهادت نائل آمد.

بسم الله الرحمن الرحیم

امام خمینی: دلخوش باشید که شکست برای شما نیست نه در حیات و نه در شهادت. شهادت فخر اولیاء بوده و فخر ما و شماست.

ای شهید، تو ای جاودانه مرد، دل لاله­های خونین کفن، در چهره گلگون شفق در موج دریاها، در نسیم بادها آری در طلوع خورشید تو را و صدای تو را می­بینیم و می­شنویم.

آری برادر شهید محمد حقی یکی از رادمردانی بود که در مدرسۀ عشق حسین، زمزمه­گر او و تداوم دهندۀ راهش بوده است. شهید در سال 1336 در یک خانواده مذهبی و متوسط طلوع می­کند. او از اوان کودکی علاقه شدیدی نسبت به درس داشته و همواره کمک دهنده برادران و خواهران خودش در درس بوده است، و همان گونه که مربی آنها در درس بود سرمشق اخلاق نیز برای آنها بوده و درس آزادگی و ایثار را نیز به آنها آموخته بود. شهید عزیزمان در نوجوانی به علت فعالیتهای سیاسی و مطالعه کتابهای سودمند از جمله رساله امام خمینی از طرف ساواک قم مورد تعقیب قرار گرفته و  مدت 20 روز دستگیر می­شود بعد از 20 روز به علت نداشتن سن قانونی مجبور به آزادی او می­شوند.

در وقایع انقلاب، هنگامی که دژخیمان پهلوی میدان ژاله را به گلوله بستند، او در آنجا شرکت داشت و مردم را در برابر نظامیان وقت به مقاومت فرا می­خواند. بعد از پیروزی انقلاب، اوقات فراغت خود را در پایگاه مقاومت مسجد و همچنین ترغیب مردم، در جهت پیوستن به گروههای جهادی می­گذراند. به طوری که هر چند گاه، تیم هایی را با همکاری جهاد سازندگی در خصوص برداشت محصولات کشاورزان به اتفاق دیگران تشکیل داده به مناطق مختلف روانه می­کرد. با شروع جنگ تحمیلی به میدان نبرد شتافت و ماهها در جبهۀ اهواز با صدامّیان کافر جنگید. خود یک کارگر فروشگاه بود و به سختی زندگی را با دیده خویش تماشا کرده و با بدنش لمس کرده است. شهید که عاشق راه خدایش هست و تجلی حیاتش را در خط امام حسین (ع) می­بیند در وصیت نامه خویش می­گوید: وقتی که به زیارت سرور شهیدان حسین ابن علی (ع) و ائمه اطهار مشرف شدید سلام من را هم برسانید. همین که جنگ تحمیلی عراق علیه ایران آغاز شد از اولین کسانی بود که در سال 59 به جبهه جنگ شتافت تا حسین زمان خویش را یاری بخشیده و از حریم قرآن و اسلام دفاع کند. از دوستانش نقل شد که در شب حمله شهادت را در چهره او یافته بودند.

سرانجام در سحرگاه 26/12/59 در عملیّات حضرت مهدی (ع) در کربلای سوسنگرد، همراه با دیگر همرزمانش بر علیه کفار بعثی شورش کرده و خون خویش را در راه الله ایثار کردند. آری او رفت و پیام داد: «خمینی را تنها نگذارید، انقلاب را فراموش نکنید» آری رفت و از خانواده خواست تا اگر خواستند تنها اشک شوق بریزند و بس.. یادش گرامی باد و روحش با حسین (ع) محشور باد.

منبع: اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده