در وصیتنامهای که با خون دل نوشته شد، شهید قدرتالله حیدری فریاد زد: "آمدهام تا با تفنگم، استقامتم و شهادتم به دشمن ثابت کنم که تا خون در رگهایم جاری است، از اسلام دفاع خواهم کرد!" او که خود را سرباز کوچک امام خمینی میدانست، با ایمانی راسخ به جبهه شتافت و در سوم خرداد ۱۳۶۱ در راه دفاع از میهن اسلامی به آرزوی دیرینهاش رسید: شهادت.
شهید حسین زارعزاده در وصیتنامه پرشور خود خطاب به نسل جوان مینویسد: "راه شهدا را ادامه دهید و نگذارید خونشان پایمال شود!" او با تأکید بر مسئولیت تاریخی جوانان انقلابی، از همگان میخواهد با عملگرایی و نه صرف شعار، پرچم "لا اله الا الله" را بر دوش کشند. این پیام، امروز بیش از هر زمان دیگری برای نسل جدید انقلاب شنیدنی است...
وصیتنامه شهید نجاتعلی اسدی، کارگر جنوب تهران که در 22 سالگی در عملیات خیبر به شهادت رسید، روایتی تکاندهنده از عشق بیحدود به اسلام و ولایت است. او که وصیتنامهاش را در آستانه عملیاتی سرنوشتساز نوشت، تأکید کرد: "هدف ما کربلاست؛ نه آن کربلای محدود در نقشه، بلکه کربلایی که امام حسین(ع) به ما آموخت". این سند تاریخی که پر از پیامهای انقلابی و هشدارهای بیدارگرانه است، امروز پس از چهار دهه، همچنان چراغ راه نسل جوان انقلاب است.
شهید «حسینعلی یساولی شراهی» از شهدای دوران دفاع مقدس، "۲۰ سال داشت؛ سنی که بسیاری امروز درگیر انتخاب رشته یا خرید موبایلند... اما او به فکر بود دوچرخهاش به دست یتیمان برسد و مشتش از تابوت بیرون بزند تا دشمن بداند: «ما زندهایم!». شهید حسینعلی یساولی شراهی، نوجوانی که وصیتش، آیینه تمامنمای یک امت حزباللهی است..."
شهید «صابر منتخبی» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در وصیتنامهاش نوشته است: «مادر مهربانم! شما نمونه صبر و استواری هستید. این دنیا پنجرهای بیش نیست که از آن میگذریم. اگر خدا مرا از شما گرفت، بدانید درب حکمت دیگری خواهد گشود. جوانان بسیاری به دیدار معشوق شتافتند - آنان هم مادر و آرزو داشتند. خوشی من در خوشی شماست...»
شهید «مسلم ملائی» در وصیتنامهاش نوشته است: «بارالها! مرا از شیطان درونی برهان تا به ندای 'لبیک یا حسین' زمان پاسخ دهم. ای امت شهیدپرور! همیشه مطیع رهبری باشید و روحانیت را از خود جدا نسازید. قدس چشمبهراه است و تنها راه نجات، تمسک به قرآن و ولایت است. خانوادهام! بدانید شهادت، زیارتگاه من در کنار حرم اباعبدالله(ع) خواهد بود...»