شهید محسن یعقوبی
««بسم الله الرحمن الرحيم»»
با درود فراوان به رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران امام خمينى كه با رهبرى پيامبر گونهاش فكرهاى فرو ريخته در چاه ظلمت را بيدار كرد و با سلام فراوان بر شهيدان انقلاب كه با خون خود درخت اسلام را آبيارى كردند و به ملت شهيدپرور ايران كه با اتحاد خود مشت محكمى بر دهان دژخيمان شرق و غرب زدند و با دل و جان از امام امت پيروى مىكردند سخنم را آغاز مىكنم
من از پدر و مادرم مىخواهم كه اگر من شهيد شدم گريه نكنند و اگر گريه مىكنند براى علىاكبر حسين گريه كنند پيام من براى برادرانم اين است كه راه من و شهيدان ديگر را ادامه دهند و از امام تا آخرين نفس يارى كنند اسلحه من را زمين نگذاريد از برادرم مىخواهم كه از دوستان و آشنايان حلاليت بطلبد .
بارالها من نمىخواهم كه در بستر بميرم
ياريم كن تا در دل سنگر بميرم
دوست دارم در ميان آتش خون و گلوله
دور از كاشانه و از خواهر و مادر بميرم
دوست دارم خاك ايران را از دشمن پاك سازم
در ره اسلام آزادى اين لشكر بميرم
دوست دارم در نماز شب الله اكبر
در ره قرآن و يارى اين رهبر بميرم
دوست دارم تا شوم قربانى راه خدا
««محسن يعقوبى در تاريخ 5/5/1362»»
وصيت نامه شهيد محسن يعقوبى
««بسم الله الرحمن الرحيم»»
به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان و با سلام بر منجى عالم بشريت حضرت مهدى موعود و با سلام بر نايب برحقش بتشكن زمان خورشيد جماران خمينى كبير هدف من از رفتن به جبهه فقط الله است و فقط بخاطر اسلام و قرآن بجبهه رفتهام و مىجنگم تا با خون خود درخت اسلام را آبيارى كنم چون درخت اسلام تشنه خون جوانان حزبالله است .
بعد از مدتى جنگ عليه حق و باطل و من بر خود واجب ديدم كه اين جان ناقابل را كه خداوند به من امانت داده در راه خداوند هديه مىكنم و اين جان و خون ناقابل خود را نثار درخت اسلام مىكنم تا ميوههاى آن بارور شود ما رزمندگان آنقدر مىجنگيم تا پرچم لا اله الا الله را بر تمام جهان و برفراز بيتالمقدس به اهتزاز در آوريم پيام من به شما امت قهرمان و شهيدپرور اين است كه به سخنان پرمحتواى خورشيد جماران نايب امام زمان گوش فرا دهيد و به سخنان او عمل كنيد و جبهه را پر كنيد امام را دعا كنيد و تا آخرين نفس از او پيروى كنيد و راه شهيدان را ادامه دهيد .
يا رب قطرات اشك ياران خون شد در سينه دل اميدوارن خون شد
جانها به لب آمد و نيامد مهدى رحمى كه دل پير جماران خون شد