شهید سید محمد حسینی
دوشنبه, ۰۱ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۲۳:۵۸
به گزارش نوید شاهد استان قم، شهید سید محمد حسینی فرزند سید هاشم در سال 1344 در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود. او در مورخه 26/8/61 از طریق بسیج قم به جبهه حق علیه کفر اعزام و در تاریخ 22/1/62 در منطقه عملیاتی جنوب در عملیات والفجر 1 بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن از ناحیه فک و صورت مجروح و پس از مدت یک سال و نیم جروحیت بر اثر عمل جراحی فک در بیمارستان تهران در تاریخ 5/6/63 به فیض شهادت نائل گردید. پیکر پاک و مطهرش طی مراسمی در گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) به خاک سپرده شد.
شهید سی محمد حسینی در آبان ماه سال 1344 در یکی از مناطق مستضعف نشین شهر مقدس قم در یک خانواده مذهبی چشم به جهان گشود. از همان آغاز کودکی عشق به الله در وجودش شعله می کشید و با خونش عجین شد.
با کمی سن با پدربرزگش به مساجد و نمازهای جماعت می رفت و همواره در نمازهای جماعت و مجالس روضه اهل بیت شرکت می جست.
در سن7 سالگی راهی مدرسه شد و دوران ابتدائی را در مدرسه شهید مصطفی خمینی تمام کرد و دوره راهنمائی را در مدرسه مهدوی شروع کرد. در این زمان بود که توده های ستمدیده میهن اسلامی بر رژیم شوریدند و تظاهرات و فریاد الله اکبر بلند شو و انقلاب اسلامی آغاز شد. شهید حسینی فعالانه و با جدیت و هوشیارانه در تظاهرات و راهپیمایی ها شرکت می جست، با روحیه ای فوق العاده و اعتقاد به هدف مقدسش هیچ گاه از مزدوران و ماموران ساواک ترس و واهمه ای به دل راه نمی داد. سرانجام انقلاب اسلامی پیروز شد و حکومت اسلامی استقرار یافت و با تشکیل سپاه و بسیج به فعالیت در آنها پرداخت.
با شروع جنگ تحمیلی جهت رفتن به جبهه و نبرد با دشمن خدا تلاش بسیار نمود و سرانجام موفق شد و به جبهه آبادان راهی گردید و در آنجا مشغول دفاع و جانبازی شد. درست در آخرین روزهای ماموریت مجروح شد. ولی روح سرکش و عاشقش نه تنها خاموش نشد بلکه شعله ورتر شد و دوبازه راهی جبهه شد.
در طول جنگ بارها راهی جبهه حق علیه باطل شد و در راه خدا به پیکار پرداخت تا اینکه عملیات غرورآفرین و پیروزمندانه والفجر در مرحله مقدماتی آغاز شد. شهید حسینی در این حمله که در منطقه فکه جریان داشت، از ناحیه فک به شدت مجروح شد. او را ابتدا به تبریز و سپس به تهران بیمارستان امیراعلم و سپس به بیمارستان فیروزگر انتقال دادند.
چند ماهی را در بیمارستان بستری بود تا اینکه کمی بهتر شد و بنا به توصیه پزشکان جهت استراحت در خانه راهی قم گردید. چند ماهی را در منزل بود تا اینکه برای عمل نوبت زده شد ولی چند روز قبل از انجام عمل و رفتن به بیمارستان استادش محمدعلی خوش در یکی از جبهه های غرب به شهادت رسید و برای شرکت در مراسم استادش عملش را به تاخیر انداخت.
سرامجام او برای انجام عمل راهی بیمارستان شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت ولی معالجات در او اثر نیفتاد و شهید بعد از مدتی رنج و سختی و تحمل سختی های فراوان با وضعی دلخراش با بیش از یک سال و نیم مجروحیت، بالاخره در تاریخ 5/6/63 در بیمارستان فیروزگر تهران در زیر عمل به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به لقاءالله پیوست.
با کمی سن با پدربرزگش به مساجد و نمازهای جماعت می رفت و همواره در نمازهای جماعت و مجالس روضه اهل بیت شرکت می جست.
در سن7 سالگی راهی مدرسه شد و دوران ابتدائی را در مدرسه شهید مصطفی خمینی تمام کرد و دوره راهنمائی را در مدرسه مهدوی شروع کرد. در این زمان بود که توده های ستمدیده میهن اسلامی بر رژیم شوریدند و تظاهرات و فریاد الله اکبر بلند شو و انقلاب اسلامی آغاز شد. شهید حسینی فعالانه و با جدیت و هوشیارانه در تظاهرات و راهپیمایی ها شرکت می جست، با روحیه ای فوق العاده و اعتقاد به هدف مقدسش هیچ گاه از مزدوران و ماموران ساواک ترس و واهمه ای به دل راه نمی داد. سرانجام انقلاب اسلامی پیروز شد و حکومت اسلامی استقرار یافت و با تشکیل سپاه و بسیج به فعالیت در آنها پرداخت.
با شروع جنگ تحمیلی جهت رفتن به جبهه و نبرد با دشمن خدا تلاش بسیار نمود و سرانجام موفق شد و به جبهه آبادان راهی گردید و در آنجا مشغول دفاع و جانبازی شد. درست در آخرین روزهای ماموریت مجروح شد. ولی روح سرکش و عاشقش نه تنها خاموش نشد بلکه شعله ورتر شد و دوبازه راهی جبهه شد.
در طول جنگ بارها راهی جبهه حق علیه باطل شد و در راه خدا به پیکار پرداخت تا اینکه عملیات غرورآفرین و پیروزمندانه والفجر در مرحله مقدماتی آغاز شد. شهید حسینی در این حمله که در منطقه فکه جریان داشت، از ناحیه فک به شدت مجروح شد. او را ابتدا به تبریز و سپس به تهران بیمارستان امیراعلم و سپس به بیمارستان فیروزگر انتقال دادند.
چند ماهی را در بیمارستان بستری بود تا اینکه کمی بهتر شد و بنا به توصیه پزشکان جهت استراحت در خانه راهی قم گردید. چند ماهی را در منزل بود تا اینکه برای عمل نوبت زده شد ولی چند روز قبل از انجام عمل و رفتن به بیمارستان استادش محمدعلی خوش در یکی از جبهه های غرب به شهادت رسید و برای شرکت در مراسم استادش عملش را به تاخیر انداخت.
سرامجام او برای انجام عمل راهی بیمارستان شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت ولی معالجات در او اثر نیفتاد و شهید بعد از مدتی رنج و سختی و تحمل سختی های فراوان با وضعی دلخراش با بیش از یک سال و نیم مجروحیت، بالاخره در تاریخ 5/6/63 در بیمارستان فیروزگر تهران در زیر عمل به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به لقاءالله پیوست.
منبع: اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم
نظر شما