دوشنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۲۸
مجموعه" ستارگان حرم کریمه" روایت سرداران و فرماندهان شهر مقدس قم است. این کتاب به قلم مهدی قربانی است و سرپرست نویسندگان زهره شریعتی است. این کتاب در پاییز 1393 انتشار یافته است.

بخشی از کتاب:

زندگی نامه شهید اسماعیل صادقی:

وقتی چشمانش به دنیا باز شد، حاج ابراهیم سجده شکر به جا آورد. این پسر همان قربانی او بود که باید درراه خدا تقدیم می کرد. تا کلاس پنجم را در روستا خواند و برای کار آمد قم. میوه فروشی، تعمیر رادیو و تلویزیون و بعد نوار فروشی. از همین مغازه نوار فروشی بود که افتاد توی فعالیت های علیه رژیم شاه. تکثیر و پخش اعلامیه و نوارهای سخنرانی، او را یک پا انقلابی کرد. انقلاب که پیروز شد، وقتی امام در بهشت زهرا (ع) سخنرانی کرد، مسئول سیستم صوتی مراسم بود. آن روزها هم درحزب جمهوری فعالیت می کرد، هم در کمیته. بعد هم رفت سپاه.

زندگی فرمانده سپاه تفرش و آشتیان از ان موقع که مسئول ستاد لشکر 17 علی بن ابی طالب (ع) شد، مسیر تازه ای پیدا کرد. مسئولیت دشوار پشتیبانی از لشکری که چندین استان زیر مجموعه اش بود، تلاش بی وقفه می خواست. خیلی خوب از پس این کار بر آمد. مدیر جهادی به تمام معنا بود. پی کار که می افتاد، نه شب و روز داشت، نه خواب. انگار خستگی نمی فهمید. جلسه های پشت سر هم، هیچ وقت از پا نیانداختش. شهر به شهر می گشت، جلسه می گذاشت، سخنرانی می کرد، عیادت مجروحان می رفت، و به خانواده شهدا سر می زد. عملیات هم که می شد، می دیدی کنار رزمنده ها آمده توی خط. نمی توانست یک جا آرام بگیرد.

آقا مهدی زین الدین معلم اخلاقش بود و پدر شب زنده دارش. این ها را خودش می گفت. وقتی زین الدین شهید شد فقط جسم اسماعیل ماند. خنده از روی لب هایش رفت و بی قراری را می شد از توی چشم های بی خوابش دید؛ ولی قرص و محکم راهش را ادامه داد. هر اندازه برای مهدی زین الدین مایه گذاشته بود، برای غلامرضا جعفری هم کم نگذاشت. چهار ماه بیشتر نتوانست دوری آقا مهدی را تحمل کند. اسفند 1363 بود که برای همیشه چشم هایش را گذاشت روی هم؛ اسماعیل صادقی.

گزیده ای از وصیت نامه شهید:

اگر مردم ضعفی می بینند به حساب کل انقلاب نگذارند به حساب یک اداره یا یک ارگان انقلابی یا به حساب همه روحانیون نگذارند. این طور قضاوت کردن درست نیست و ما با تمام وجودمان باید از این سنت های انقلاب حمایت کنیم تا محکم تر شود. دشمنان اسلام دست به دست هم داده اند تا اسلام را از بین ببرند. همه کفار یک طرف جمع شده اند و چهار میلیون مسلمان ایران با توکل به خدا یک طرف و دیدید چطور مسلمانان تا به حال پیروز شدند و می شوند. لذا برای چند قلم جنس که در کشور کمبود هست سر و صدا بلند نشود. ما برای پیشرفت اسلام قیام کردیم نه برای مسائلی دنیایی و رفاهی. ما قیام کردیم ملت دنیا را نجات دهیم. نگویید انقلاب برای ما چه کرده بگویید ما برای انقلاب چه کرده ایم.  

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده