شهید احمد علمداری: خون شهيد خود ضامن تداوم و بقاء و استمرار خط امام و ولايت فقيه است
«بسم رب شهداء و الصديقين »
مپندارنيد آناني كه در راه خدا كشته مي شوند مردهاند بلكه زندهاند و نزد پروردگار خويش روزى مي خورند.(قرآن كريم)
به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان و ياريگر مستضعفان و محرومان. كلامم را با نام او آغاز مىكنم چون اوست آغازگر و پايان بخش تمام هستي ها و تمام موجودات عالم هستى نهان و آشكار متعلق به ذات پاك اوست.
در اين برهه استثنائى از زمان كه تمامى ابر قدرتگران جهان دست به دست هم داده و بر آن شدهاند كه انقلاب اسلامى ايران اين حاصل خون شهيدان را بر باد داده و سرنگون نمايند و دستان پليد خود را كه آلوده به خون هزاران انسان بي گناه است اينگونه از آستين صدام بيرون آورده و اين عروسك خيمه شب بازى را بر آن داشتهاند تا آتش محو بر خرمن انقلاب بزند.
من نيز به عنوان يك حزب الله در اين ميان ساكت ننشسته و طريقه حق را بر مى گزينم و چون اين راه را بپيمايم به سوى سر منزل مقصود و ان شاءالله پرواز خواهم كرد. (شهادت) و در آن صورت از تمامى بستگان خصوصا پدر و مادرم مي خواهم كه هرگز در عزاى من نگريند. زيرا اولا شهيدان زندهاند و نمردهاند ثانيا در صورت گريستن آنها دشمنان داخلى خوشخال خواهند شد و اين مسئله روح من را مىآزارد. و بر جلوى تابوت من قرآن بگذاريد تا همه بدانند كه من تنها رهبرى و ولايت امام را قبول داشته و تنها پيرو خط راستين امام و ياران صديقش بودم و نه پيرو هيچ خط ديگر.
بر حجله گاهم هرگز نوار غم نگذاريد و به جاى آن از نوارهاى سرود و سخنراني هايى استفاده كنيد كه بيانگر اصالت خط امام بر اسلام اصل باشد زيرا در اين صورت اولا دشمنان اسلام از شهادت من شاد نخواهند شد و ثانيا كوردلان پى خواهند برد كه نه تنها با ريخته شدن خون حزب الله ضربهاى بر جمهورى اسلامى و خط امام وارد نخواهد شد بلكه خون شهيد خود ضامن تداوم و بقاء و استمرار خط امام و ولايت فقيه است و اينجاست كه آنها پى خواهند برد كه با به شهادت رسانيدن حزب الله كسب نمايند بر خلاف اراده آنها عايد ما خواهد شد زيرا خون شهيد هرگز به هدر نمىرود و اين خون شهيد است كه قهرمان مىپرورد، حماسه مى سازد، حزب الله مىآفريند، قلبهاى ساكن را به طپش و اميدوار و متلاطم مىسازد. آثار نفاق و سست ايمانى را از قلوب مسلمانان مىزدايد و تداوم و بقاء انقلاب را تضمين نموده و آن را در مقابل سستى و تزلزل و سقوط واكسينه مىنمايد و همچون آهن ربا انسانهاى متفرق و گمراه را در لواى پرچم رهايى بخش اسلام متحد و منسجم مى سازد و با توجه به تفاسير كوتاهى كه از ثمره خون شهداء به عمل آمد نتيجه مي گيريم و وظيفه شرعى ماست كه با اتكا به ايزد منان و با الهام از مكتب رهايى بخش اسلام و قرار دادن سيستم زندگى حسين بن على به عنوان خط مشى و مسير زندگى خود و همچنين با رهروى از راه امام امت اين نائب بر حق مهدى (عج) چنان درسى به صدام كافر اين بازيچه دست ابرقدرتها و مظهر پليديها و مربى زشتيها بدهيم كه ديگر هيچ شيطان و شيطانچهاى هواى تجاوز به كشور اسلامى ايران را در سر نپروراند.