گزیده ای از اشعار شهید احمد سپهر
شبها که یادم آید دوران همنوائی
سوز از جگر برآید آه از غم جدایی
یاران یکدل ما از جان و تن گذشتند
صحرای پر بلا را مردانه در نوشتند
ای یادگار یاران کز ابر در بهاران
چون قطره های باران قربان لاله گشتند
چون شبنمی که لرزان بر گل فرو نشستی
گل را به گریه شستی خود در میان شکستی
ای مهر پر فروغت، روشنگر دل ما
وی تاب مهر رویت گرمی محفل ما
ای شه غلام کویت، مه پرتوی ز رویت
رو بر متاب و رخشان کن کهگل ما
ای من به جستجویت حیران به دشت و صحرا
وی وقت گفتگویت مجنون شود دل ما
پیش قد نکویت خم گشته قامت ما
سروی و سرافرازی آزاد کن غل ما
بازآ که در فراقت پژمرده غنچه سرخ
خون شد ز دوری تو آلاله دل ما
شبها که یادم آید دوران هم نوائی
سوز از جگر برآید آه از غم جدایی
یادم توئی توئی تو، غمخوار من توئی تو
دل می رود ز دستم هر دم که یادم آئی
منبع: اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم