شهيد عباس دلشادفر جهرودى: با صبرتان پشت دشمن را بلرزانيد
««بسم الله الرحمن الرحيم »»
و لا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احيا عند ربهم يرزقون
آنان كه گستاخى آن را ندارند تا شهادت را بپذيرند پس مرگ آنها را در بر خواهد گرفت .
يا مقلب القلوب من در دنيا فقط به دنبال ماديات و اينگونه چيزها بودم و در اين آخر آمدهام تا هر گونه مرا بپذيرى و به من دو بال قوى بدهى تا با آنها با خلوص پرواز كنم و بسوى تو بيايم.
آرى ميخواهم از دو راهى بهشت و دوزخ راه بهشت را برگزيده و به حسين (ع) ملحق شوم اگر چه قطعه قطعه شوم و مرا در آتش بسوزانند چون مرا بر آتش دوزخ طاقت و شكيبايى نيست.
همه آمادهاند كه عروس شهادت را در آغوش بكشند و از اين وصال عمرى ابدى يابند من هم مىروم و از مرگ هيچ ترسى ندارم چون ديگر مرگ برايم عروسى است. ديگر طاقت ندارم كه بنشينم و ببينم كه يارانم و دوستانم به خون خود مىغلطند و من گناهكار هنوز در آخر قافله تنها ماندهام.
مرگ در هر حالتى تلخ است اما من دوستش دارم :
كه چون از ره در آيد مرگ
در شبى آرام چون شمعى شوم خاموش
غرقه در خون پيكرم افتاده باشد بر زمين
حال شما اى پدر و مادرم چنان صبر كنيد كه با صبرتان پشت دشمن را بلرزانيد من كه براى شما فرزند خوبى نبودهام ولى شما براى من معلمى بزرگوار بودهايد. معلم صبر ، استقامت ، ايمان و غيره .
خواهران و برادرانم : عزت شما در پاسدارى خون شهيدان است مگذاريد بعد از من و شهيدان ديگر خونشان پيمال شود ما كه راه حسين (ع) را رفتيم شما هم زينب گونه عمل كنيد.
دوستان عزيزم : اقوام و فاميلهاى گراميم در هر جا كه هستيد سعى كنيد به نفع كشور كار كنيد و هيچگاه از صحنه خارج نشويد و هميشه يار امام باشيد و اخلاق نيكو را در خود جاى دهيد .
بارالها شرمندهام ولى چارهاى ندارم مجبورم از تو خواهش كنم اى معبود من اى خالق من چه كنم ياد گناهانم كه مىافتم بغض گلويم را مىفشارد و به ياد سخن تو كه مىگويى ((السابقون السابقون اولئك المقربون )) كه مىافتم احساس مىكنم كه قلبم آرامش گرفته و دوست دارم كه هر چه سريعتر به جوار تو بيايم .
خواهشم از شما اين است مجالس مرا تا حد امكان كم خرج بگيريد.
كفنم در سر قبرم بگشاييد و مرا در مسير باد قرار دهيد تا باد بوى مرا به جماران ببرد تا پير جماران بداند كه يكى از يارانش شهيد شد و از همه دوستان آشنايان فاميلها پدر و مادر برادر و خواهر از همگى شما حلاليت مىطلبم.
««عباس دلشادفرجهرودى در تاريخ 13/3/1365»