پیامی به امت شهیدپرور: با جان و دل گوش به فرمان امام عزیزمان باشید
بسم الله الرحمن الرحیم
وصیت نامه برادر شهید محمد رضا نیازمند
ان الجهاد باب من ابواب الجنه فتحه الله لخاصه اولیائه.
همانا جهاد دری است از درهای بهشت که خداوند این در را بروی اولیای خاصش.
می گشاید بنام الله که یاد و ذکرش آرامبخش جانهاست بنام او که همه چیزم اوست و زنده به اویم بودنم از اوست و رفتنم از توست معشوقم اوست و معبودم اوست مقصودم اوست و امیدم اوست ، از اویم و از اوئیم سپاس او را که زبان از نهایت صفت او نارساست و جباران از هیبت او فروتن باشند و چهره ها از بیم او خاکسار – پس از حمد و سپاس بیکران قادر متعال و پروردگار توانائی که باران رحمت بی حسابش همه را رسیده و خوان نعمت بی دریغش همه جا کشیده .
منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب است و به شکر اندرش مزید نعمت هر نفسی که فرومی رود حمد حیات است و چون بر می آید مفرح ذات پس در هر نفس دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکر واجب .
با سلام بر پیامبران و رسولان ، از آدم تا خاتم الانبیاء محمد (ص) و با درود به پیشگاه مقدس و با عظمت مهدی موعود داد گستر جهان هستی و همچنین نائب بر حقش مونس و همدم مظلومان امام خمینی ارواحنا له الفداء و با درود و سلام بر شهدای راه حق و حقیقت به شهدائی که بسان شمعی که در جوی ظلمانی پرتو افشانی می کند و از موجودیت خویش مایه گذاشته و با سوختن خود نجاتبخش دیگران میشوند بخصوص سالار شهیدان آقا و مولایمان حسین ابن علی علیه السلام .
و با مخلصانه ترین سلامها خدمت پدر و مادر عزیز و مهربانم و برادران و خواهران گرامی و همچنین همسر عزیزم ، وصیت نامه ام را این چنین آغاز می کنم :
بار الها ، من برای رضای تو و برای یاری دین تو که همان دین محمد (ص) است به جبهه رفتم جبهه ای که در آن معنویت حکمفرماست جبهه ایکه در آن صدق و صفا موج می زند جبهه ای که دانشگاه و مکتبی انسانساز است جبهه ای که انسان خدا را مشاهده می کند جبهه ایکه در آن قلب میسوزد اشک میجوشد وجود خاکستر میشود و احساس سخن میگویم جبهه ایکه وقتی در آن گام می نهد احساس می کنی که در هاله هائی از نور همگام با فرشتگان مقرب الهی قدم می گذاری و عطر دلنشین بهشتی مشامت را پر می کند و زمزمه خوش تسبیح و دعا گوشهایت را می نوازد و صحنه خاطرات شیرین دلت را زینت می بخشد و .... معبودا رفتم تا شاید به وظیفه ام عمل کرده باشم و به ندای هل من ناصر ینصرونی حسین زمان لبیک گفته باشم و از تو می خواهم که این خدمت را قبول بفرمائی معبودا – اگر شهادت این فوز عظیم که آرزوی تمام مقربین درگاهت است نصیبم شد در روز قیامت ما را از شفاعت محمد (ص) و آلش محروم مساز .
پروردگارا خوش دارم که در نیمه های شب در سکوت مرموز آسمان و زمین به مناجات برخیزم با ستارگان نجوا کنم ، و قلب خود را به اسرار ناگفتن آسمان بگشایم .
آرام ،آرام ، به عمق کهکشانها صعود نمایم و محبوبی نهایت شوم – خوش دارم که از مرزهای عالم وجود در گذرم و در وادی فنا غوطه ور شوم جز خدا چیزی را احساس نکنم و در جبهه ها این دانشگاه الهی محل درک خدا ، جای درک عشق خدا چیزی احساس نکنم .
الهی هبلی کمال الانقطاع الیک
خدایا به من موهبتی ارزانی دار که از همه چیز ببرم و به تو وصال کنم .
صمدا ، تو خود میدانی که گناهکارم و کوله بار گناهانم سنگین گشته و دگر از کثرت گناه پیش تو آبرو ندارم ، به درگاهت آمده ام و دست نیاز به سویت از کثرت گناه پیش تو آبرو ندارم ، به درگاهت آمده ام و دست نیاز به سویت بلند کرده ام و از تو میخواهم که مرا غرق رحمتت بفرمائی – ایزدا، به برکت گداختگان هیبت تو و به برکت نواختگان حضرت تو ، الهی ببرکت متحیران جلال تو و ببرکت مقهوران قهر تو ای ملکی که همه ملوکان مملوک تواند و ای جباری که همه جباران عالم تواند و ای رازقی که همه بشر مزروق تواند و ای غفاری که همه اهل خطا مغفور تواند مرا دریاب و به سوی زندگی ابدیت سوق ده ، پروردگارا این چندمین بار است که وصیت نامه ام را تعویض می کنم دگر از تو خجالت می کشم و لیکن امیدوار به تو می باشم یاریم کن باصلاح خودت این آخرین وصیت نامه ام باشد که می نویسم .
خالقا، تو را سپاس که راه سعادت از شقاوت به من نشان دادی و مرا به سوی خودت هدایت فرمودی – معشوقا دل بر امید تو بسته و بر عشقت میسوزم تو خود می دانی که عشق به تو و دین تو مرا بدینجا کشانیده لذا جوابم را بده شهادت در راهت را نصیبم گردان ، و مرا بر این آرزوی دیرینه ام برسان و بندگانت را هدایت فرما که در این راه قدمهایشان را استوار بردارند .
به امید روزی که جزء السابقون بحساب آئیم و همه اعمالمان خالص برای خدا باشد .
و اما شما پدر و مادر عزیز و مهربان و همچنین همسر عزیزم شما میدانید که من برای رضای خدا در شهادتم صبر داشته باشید و تقوا را پیشه خود سازید که خداوند با صابران است .
آری اسلام خون میخواهد و احتیاج به خون دارد تا پای برجا بماند و شما ای برادران گرامی در راه خدمت به اسلام بکوشید و به هر طریقی از این انقلاب و اسلام حمایت کرده و در هر کجا ضد انقلاب را از صحنه خارج نمائید و همیشه گوش به فرمان امام عزیزمان باشید و او را یاری نمائید .
و شما ای خواهران گرامی و همسر عزیزم سعی کنید در زندگیتان با مشکلات مبارزه کنید و صبر و تقوا را پیشه خود سازید که در این صورت موفق می شوید .
بکوشید زینب وار زندگی کنید و زینب وار در شهادتم عزاداری نمائید بکوشید تا زندگانی سیده النساء العالمین بانوی بزرگوار اسلام حضرت فاطمه زهرا (س) را سرلوحه و سرمشق زندگانیتان قرار داده و در آن گام بردارید که با امید خدای بزرگ موفق هستید و شما ای پدر و مادر عزیز و مهربانم از شما می خواهم که مرا ببخشید و حلالم نمائید . زیرا در زندگانی نتوانستم فرزندی خوب و شایسته و لایق برای شما عزیزان باشم و شاید نتوانستم آن دین فرزندی خودم را که بایستی نسبت به شما دو گوهر نایاب ادا نمایم ، ادا کنم بدین جهت از شما خواهش می کنم و از شما استدعا دارم که من حقیر را به بزرگواری خودتان مورد عفو و بخشش قرار دهید و دیگر اینکه از دیگران ( فامیلها ، دوستان ، آشنایان و ......) برایم حلالیت بطلبید ، امیدوارم که شما عزیزان در تمامی کارها و در تمامی شئون زندگانی موفق و موید و سرافراز بوده باشید .
و اما پیامم به امت شهیدپرور ، در درجه اول باید بگویم که من شرمم می شود که برای شما امت پیامی بدهم زیرا الحمدالله تمامی شما همان امتی هستید که هم اکنون هویدا است که چگونه میادین مبارزه با کفر را پر نگه داشته اید .
راستی که شما رستگارید ، لیکن بعنوان یک شهید از شما می خواهم که با جان و دل گوش به فرمان امام عزیزمان باشید و هرگز او را تنها مگذارید و یکایک پیامهایش را با دل و جان گوش فرا دهید که رستگار شوید به امید خدا .
یا ایها الذین آمنوا تقوا....وابتغوا .....الوسیله و جاهدوا فی سبیله لعلکم تفلحون .
ای کسانی که ایمان آورده اید تقوا پیشه کنید و در راه خدا به جهاد برخیزید تا رستگار شوید .
بامید پیروزی رزمندگان اسلام ، لشگریان نور بر علیه لشگریان کفر.
برای پرورش روح ما مکان تنگ است
بیا بعرصه میدان لامکان برویم
دو روز عمر تمتع نمی دهد برخیز
تا همچو خضر پی عمر جاودان برویم
سفارشات به همسر:
با سلام و درود به پیشگاه با عظمت آقا امام زمان (عج) و نائب بر حقش امام خمینی مونس و همدم مظلومان و با سلام بر همسر عزیز و مهربانم ،
وصیت نامه ام را خدمتتان چنین می نویسم : همسر عزیزم تو را دوست می دارم ولی به خاطر حفاظت از اسلام و سرزمین مسلمین باید بروم و این را بدان که ارزش اسلام از خون تمام افراد دنیا بیشتر است ، اگر تمام دنیا خونشان به خاطر اسلام ریخته شود ارزشش کمتر از اسلام است و هر چه در راه اسلام بدهیم باز کم داده ایم ، دلم می خواهد که زندگیت در راه خدا باشد و خدا یار و یاورت باشد . همسر عزیزم ، راهم را ادامه بده و در این راه با مشکلات مبارزه کن تا میتوانی قرآن تلاوت کن و هرگز از رفتن من مایوس مباش و نامید نشو . صبر و تقوا را پیشه کن که در زندگی بیشتر از هر چیز به دردت می خورد و این را بدان که دنیا محل گذر است و آنچه انسان با خود حمل می نماید آن عمل انسانی است . همسر عزیزم ، دلم می خواهد که تو در زمره بهترین همسر شهید باشی و هرگز دلم نمی خواهد که برایم گریه نمائی زیرا با گریه کردن تو من زنده نمی گردم و جز ناراحتی برای خودت چیز دیگری نخواهد بود . از تو می خواهم که مرا ببخشی و بواسطه بدیهایم از خدا طلب مغفرت نمائی دیگر اینکه دقیقا به وصیت نامه ام عمل نمائی . دلم می خواهد راهم را ادامه دهی . از خدا مسئلت آن دارم که به تو صبر عظیم و سلامتی و تقوا و اخلاص بیشتری عنایت بفرماید خداوند یار و یاورت باشد. والسلام
همسر حقیرت محمد رضا
خدایا ، خدایا ، تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
خدایا ، خدایا ، رزمندگان اسلام نصرت عطا بفرما
الهی آمین ، الهی آمین
منبع:اسناد موجود دربنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم.
