زندگی نامه/
سه‌شنبه, ۰۹ شهريور ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۲۹
نوید شاهد _ در کتاب سبز قامتان، در بخشی از زندگی نامه شهید محمد نوروزی این چنین آمده است: من میروم چون ظالم آمده و می‌خواهد ناموس ما را ببرد؛ من میروم یا شهید می‌شوم و یا از مملکت خود دفاع می کنم. در ادامه زندگی نامه این شهید والامقام را می خوانید.

به گزارش نوید شاهد استان قم، شهید محمد نوروزی در سال ۱۳۴۳، در روستای قزل قلعه از توابع شهرستان ساوه به دنیا آمد و تحصیلاتش را تا سال دوم راهنمایی در مدرسه مهدوی ادامه داد. سپس برای کمک و پشتیبانی از پدر تحصیل را رها کرد و در کارگاه قالیبافی مشغول کار شد.

علاقه زیاد و مقید بودن به نماز و روزه از همان کودکی او را فردی جوانمرد و مورد اعتماد پرورش داد. پس از یک سال کار در کارگاه قالی بافی آنقدر مورد اعتماد مسئول کارگاه قرار گرفت که وی به هنگام مشرف شدن به حج همه وسایل زندگی اش را به محمد سپرد و خود به همراه خانواده ها زمین سفر معنوی گردید. او سرشار از صداقت و گذشت بود.

در اسفند ۱۳۶۱ برای رفتن به خدمت سربازی آماده شد. به علت حضور برادرش در جبهه نبرد هنگ ژاندارمری از او خواست تا هنگام بازگشت برادر صبر نماید اما محمد نپذیرفت و عازم شد. پس از گذراندن دوره آموزشی در پادگان شهرستان جهرم به علت علاقه شدیدی که به سپاه پاسداران داشت، داوطلبانه به گردان جندالله پیوست و در بسیاری از پاکسازی های منطقه غرب کشور شرکت کرد و در تمام آنها به عنوان تک تیرانداز فعالیت نمود.

او با همکاری ۱۱۰ نفر از دوستانش در گردان جندالله تصمیم گرفت تا پایگاهی را برای حفظ و حراست از روستای حاجی حسن میاندوآب ایجاد کنند. هنگام اعزام به روستای فوق در سیزدهمین روز از آخرین ماه سال ۶۲ در دام کمین ۷۰۰ کومله و دموکرات افتاد و از ناحیه پا مجروح شد. دوستانش قصد انتقال او را به عقب داشتند اما او راضی نشد و گفت: شما مقاومت کنید من خودم می روم در حال بازگشت مورد هدف قرار گرفت و به فیض شهادت نائل آمد.

وقتی برادر بزرگترش در جبهه بود، به او گفتیم شما نرو بمان تا برادرت بازگردد؛ گفت: «نه، من میروم چون ظالم آمده و می‌خواهد ناموس ما را ببرد؛ من میروم یا شهید می‌شوم و یا از مملکت خود دفاع می کنم.»

آخرین بار که قصد رفتن به منطقه را داشت عکس گرفت و آن را به مادرش داد و گفت: مادر اگر شهید شدم، این عکس را جلو تابوت من بزنید؛ عکسهای قدیمی خوب نیست. شهید هر وقت از مدرسه می آمد اول نمازش را می خواند و بعد غذا می خورد. هرگاه از مرخصی می آمد اجازه نمی‌داد مادرش کوچکترین کار را برای او انجام دهد.

پیکر پاک این شهید در امام زاده ابراهیم قم آرام گرفته است.

منبع: کتاب سبزقامتان

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده