زندگی نامه/
جمعه, ۰۹ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۰۸:۵۳
نوید شاهد _ در زندگی نامه شهید محمد تارخی می خوانید: همیشه قبل از اذان صبح بیدار بود و با صوت زیبایی قرآن می‌خواند و در خواندن سوره الرحمن حال عجیبی داشت. یک شب بعد از شهادتش خواب دیدم چند آیه از این سوره را برایم تلاوت کرد و آنها را با زیبایی خاصی برایم معنا کرد و با شور و حال خاصی گفت: من خیلی این سوره را دوست دارم و همیشه سعی می کردم آن را بخوانم. در ادامه زندگی نامه این شهید والامقام را می خوانید.

به گزارش نوید شاهد استان قم، در سال ۱۳۳۳ شهید محمد تارخی در شهر مقدس قم، قدم به عالم خاکی نهاد. پس از اخذ دیپلم در سال ۱۳۵۶ به یگان نیروی انتظامی پیوست و در راه حفظ آسایش و امنیت کشور تلاش نمود و توانست به درجه ستوان یکمی ارتقا پیدا کند.

 محمد مهربان و با محبت بود و به همسرش خیلی احترام می گذاشت. به علت حضور زیاد در جبهه های جنگ نمی توانست در کنار فرزندانش باشد؛ اما هرگاه بازمی‌گشت با آنها بازی می کرد و روی زانوهایش می نشان و محبت می‌کرد علاقه زیاد او به فرزندانش مانع رفتن به جبهه نشد، بلکه با اشتیاق زیاد در راه دفاع از میهن خدمت می‌کرد.
نسبت به منافقین نفرت خاصی داشت و دلش می خواست تا آنجا که می تواند با آنها مبارزه کند و عشق به اسلام همه وجود او را در بر گرفته و حاضر بود تمام زندگی اش را در این راه فدا کند.
به مسایل اعتقادی خیلی پایبند بود. نماز اول وقت او هرگز ترک نشد. همیشه قبل از اذان صبح بیدار بود و با صوت زیبایی قرآن می‌خواند و در خواندن سوره الرحمان حال عجیبی داشت.

یک شب بعد از شهادتش خواب دیدم چند آیه از این سوره را برایم تلاوت کرد و آنها را با زیبایی خاصی برایم معنا کرد و با شور و حال خاصی گفت: من خیلی این سوره را دوست دارم و همیشه سعی می کردم آن را بخوانم .

نسبت به حلال و حرام خیلی حساس بود و همیشه سعی می‌کرد اضافی کاری های خود را دقیق ثبت کند تا مبادا حقوق اضافه‌ای دریافت نماید.

در سال ۱۳۵۸ هنگام به خاک و خون کشیده شدن مردم مظلوم ایران احساس مسئولیت نمود و در جبهه‌های نبرد حضور یافت و در روز بیستم مهرماه ۱۳۶۱ در مهاباد و در درگیری مسلحانه انقلاب و بر اثر اصابت گلوله به سینه و گردن به یاران گلگون کفن خویش ملحق شد و مشتاقانه به دیدار یگانه معشوق خویش شتافت.

منبع: کتاب سبز قامتان

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده