شهید موسوی دستگیر دوستان و آشنایان بود
به گزارش نوید شاهد استان قم، شهید سید رضا موسوی در روز دوم فروردین ماه 1342 در شهر مقدس قم و در خانواده ای مذهبی و روحانی به دنیا آمد.
او تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان ارسطوی قم، دوره راهنمایی خود را در مدرسه صدر با موفقیت به اتمام رساند.
دوره دبیرستان را دو سال در مدرسه اوهدی و سال سوم را در حکیم نظامی قم گذراند و در تابستان همین سال بود که راهی جبهه شد و در تمام مدت تحصیل رضا هم از لحاظ فردی و هم از لحاظ درسی نمونه بود.
از خصوصیات اخلاقی بارز رضا این بود که بسیار خوش برخورد، مهربان، بشاش و پر نشاط بود و در عین حال بسیار دانا و دور اندیش بود. ملایمت و مهربانی و مقاومت در برخورد با مشکلات و فکر و ابتکار رضا مشکل گشای دوستان ونزدیکان و آشنایان بود.
تمام این خصوصیات همراه با یک دنیا صفا و صمیمیت و ایمان و عشق به خدا در وجود او شخصیتی دوست داشتنی برای همه به وجود آورده بود و با تبلور این خصوصیات بود که در ذهن همه آشکار ساخته بود که رضا همیشه جلوتر از زمان حرکت می کند.
در شب عید نوروز رضا به همراه چند تن از دوستانش برای تحویل سال نو قصد داشتند که به حرم حضرت معصومه (س) بروند. هر چه از طرف مادرش اصرار شد که لباس نو بپوشد، قبول نکرد و هنگامی که از او دلیل خواستند. گفت: فلان دوست من که پدرش فوت کرده لباس نو ندارد آنوقت من لباس نو بپوشم تا سبب سرافکندگی او بشود، بالاخره هر طوری که بود لباس نویش را به دوستش داد و همراه با او راهی حرم شدند.
در سالهای انقلاب که رضا پسری 14-15 ساله بیش نبود، پسری بسیار فعال بود و در خفقان آن روزها همراه با دوستانش مشغول به فعالیت می شد. فعالیتهایی از قبیل ساختن سه راهی، کوکتل و شناسایی ساواکیها و تهیه و پخش اعلامیه های حضرت امام. شرکت در سخنرانیهای طلاب و واعظین بخش عمده ای از وقت و کارهای رضا را در آن ایام پر می کرد. رضا هزینه این کارها را از پول تو جیبی خود پرداخت می کرد. فعالیتهای رضا ادامه داشت تا 22 بهمن 57 که انقلاب شکوهمند مردم ایران به پیروزی رسید. پس از پیروزی رضا همچنان در نهادهای انقلابی شرکت می کرد.
در ابتدا در فعالیتهای رزمی شرکت کرد و فنون اولیه را فراگرفت و پس از تاسیس بسیج سپاه بلافاصله به عضویت بسیج درآمده و در فعالیتهای بسیج دست داشت.
در همین دوران از حوادثی که برای رضا پیش آمد این بود که بر اثر بی احتیاطی یکی از دوستانش در هنگام پاک کردن اسحه، تیری از اسلحه خارج شده و به ایشان اصابت می کند که رضا از ناحیه گردن مجروح شد ولی با عنایت باری تعالی بهبود یافت و خط از او رفع شد.
در سال 1359 که جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شروع شد، فعالیتهای این فرزندان صدیق انقلاب نیز رنگ جدیدی به خود گرفت. در شهریور 59 که جنگ شروع شد از اول جنگ شوق رضا برای رفتن به جبهه لحظه به لحظه بیشتر می شد اما چون درس و تحصیل او ناتمام می ماند تا تابستان صبر کرد.
در تابستان 1360 بعد از امتحانات در روز نیمه شعبان آن سال با چند نفر از دوستانش به جبهه جنوب رفتند و در اهواز در مدرسه شهید جلالی عضو گروه جنگهای نامنظم شهید چمران شدند. عاقبت او شب 25 ماه رمضان در ایام شهادت مولای متقیان علی (ع) به درجه رفیع شهادت نائل آمد.