نجوای عاشقانه شهید «غلامرضا سلمانی فردویی» با خدا
به گزارش نوید شاهد استان قم، شهید غلامرضا سلمانی فردویی فرزند حسین در سال 1340 در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود.
وی پس از چندی مجاهدت در منطقه شلمچه در تاریخ دوم خرداد ماه 1361 به درجه رفیع شهادت رسید.
در ادامه وصیت نامه این شهید والامقام را می خوانید...
یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحاً فملاقیه
با نام تو آغاز می کنم وصیت نامه ام را؛ ای خدای بزرگ و مهربان ای خدای محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین عزیز که نامشان و یادشان سرتاسر حماسه است و افتخار وجودشان و پیامشان نمایش عظمت آفرینش.
خدایا من چگونه می توانم این راز دلم را که گنجایش پذیرفتنی و نگهداری آن را ندارم فاش کنم تو خود میدانی که انسان را چگونه آفریدی و با چه آفریدی و چه عظمت هایی را در نهادش گنجاندی و چه قابلیتهایی را به او دادی و چه استعدادی را در برابرش گستراندی و کجاها او را رساندی.
خداوندا تو حسین را آفریدی که به تاریخ چگونه زیستن آموخت؛ خدایا تو عظمتها و شگفتیهایی را در آن به ودیعه نهادی که زبان توان بیان آنها را ندارد.
خدایا تو به انسان گفتی که اگر بخواهی می توانی آن چنان اوج بگیری و به معراج بیایی که با من ملاقات کنی و من این عظمت و این معراج و این شکوه را با چشمانم دیدم ولی باز هم اندیشه محدود و فکر کوتاهم آن را باور نکرد.
خدا من نتوانستم عظمت شکوه روح آن کودک 13 ساله را که در خط مقدم جبهه ها با یک دنیا امید و احساس و شعور و آگاهی سخن از اسلام و امام و قرآن و دین و میهن می زد و قهرمانانه می رزمد و سرانجام با فدا کردن جان خویش و متلاشی ساختن پیکر کوچک خود بوسیله نارنجک هم تانک دشمن را نابود می کند هم رعب و وحشت در دل آنان ایجاد می کند هم مرگ و کشته شدن را به بازی و مسخره می گیرد.
خدایا مگر من چه گناهی کرده ام که باید از توفیق و سعادت این فیض عظیم «شهادت» بی نصیب باشم.
خداوندا می پذیرم که شهادت چیزی نیست که نصیب هر کس کنی ولی من از تو می خواهم که قسمت من بسازی و توفیق هدایت را به من عنایت فرمایی؛ این هدیه بزرگ را ارزانیم دار.
پروردگارا تو خود میدانی که من حداقل آرزوی شهادت را دارم.