سه‌شنبه, ۰۴ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۰۸:۴۸
در زندگی نامه شهید حیدر رضایی که 12 سال بیش نداشت آمده است: جرقه های انقلاب یكی پس از دیگری زده می شد و پایه های ستم در حال ریزش بود و حیدر با تمام وجود ظلم را حس می كرد و دمی آرام نداشت. در ادمه زندگی نامه این شهید والامقام را می خوانید.

به گزارش نوید شاهد استان قم، شهید حیدر رضایی فرزند همت علی در سال 1344 در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود. او در تاریخ نوزدهم دی ماه 1356 در حین روبرو شدن با ماموران رژیم منفور پهلوی خائن با مردم مورد اصابت شلیک گلوله قرار گرفته و به درجه رفیع شهادت نائل می آید.

شهید «حیدر رضایی» با تمام وجود ظلم را حس می كرد

در ادمه زندگی نامه این شهید والامقام را می خوانید.

اولین روزهای اسفند ماه سال44 بود كه پسری پا به عرصه حیات می نهد و دیدگان پدر و مادرش را با حضور خود منورمی سازد.

آنان او را حیدر نامیدند تا با اقتدا به مولایشان علی«ع»«حیدركرار» مردی شجاع و غیور پرورش یابد و با رجزهای خود اركان كاخ ستم را به لرزه درآورد و این چنین هم شد.

حیدر با رشد و نمو در دامان پر مهر مادر در 5 سالگی وارد مكتب خانه شد تا لحظات با طراوت كودكی را با زمزمه های قرآنی سپری نماید.

بعد از مكتب او وارد دبستان شد و دوران ابتدایی را در مدرسه موسوی پشت سرگذاشت و به مدرسه راهنمایی كورش سابق راه یافت. این دوران از زندگی حیدر مصادف بود با حوادث تازه ای كه هر روز به وقوع می پیوست تا خرمن را ظالم شعله كند و او از دریچه ای باز و كنجكاوانه با این وقایع برخورد می كرد.

بسیار به ماه محرم و صفر علاقه داشت و با زنجیرزنی و سینه زنی در تمامی محافل و دسته های عزاداری شركت می جست.

در فعالیت های انقلابی حضور پرشور داشت.

وقتی خانواده اش به اوگفته بود كه اگر امشب هم دیر وقت به خانه بیایی دیگر به خانه راهت نمی دهیم، در جواب آن ها گفته بود: شما اسلام را در نماز خواندن، گوشه گیری و كناره گیری از مردم می دانید، نه اینطور نیست باید در بین مردم باشیم.

حیدر نسبت به هم سالان خود جثه ای ریز و كوچک داشت اما همچنان كه او را حیدر نامیده بودند گفته ها و رجزهای بزرگی از دهانش گفته می شد كه در بین بستگان و دوستانش معروف بود.

جرقه های انقلاب یكی پس از دیگری زده می شد و پایه های ستم در حال ریزش بود و حیدر با تمام وجود ظلم را حس می كرد و دمی آرام نداشت.

او مسجد را پایگاه انسان شدن می دانست و با شركت مستمر در نماز جماعت و مجالس عزاداری برای اباعبدالله«ع» بینشی آگاه را در خود به وجود آورده بود و در برابر هرخبری از خود واكنش نشان می داد كه وقتی خبر توهین آمیز روزنامه اطلاعات را بر علیه امام«ره» شنیده بود، غیرت حیدری او به جوش آمده و دائماً در بررسی زوایای این خبر بود كه بالاخره در روز 19 دی ماه سال 56 با عده ای از همنوعان خود در اعتراض به این عمل منحوس عمال پهلوی در مجلس آیت الله نوری همدانی تجمع كرده و از آن جا به خیابان ها ریخته بودند كه حیدر با حضور در صف اول راهپیمایان به طرف حرم مطهر در چهار راه بیمارستان فاطمی با سفاكان رژیم درگیر شده و مورد ضرب و شتم قرار می گیرند كه در این جریان حیدر با تمام وجود فریاد می زند:

مرگ برظالمین ، مرگ برخائنین، دورد برخمینی؛ كه ناگهان با اصابت گلوله ای به ناحیه قلب در حالی كه 12 سال بیشتر نداشت شربت شهادت می نوشد و با خون خود برای تمامی دوران و همیشه ثبت می كند، هیهات منا الذله.

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده