فکر و ابتکار شهید موسوی راهگشای آشنایان بود
به گزارش نوید شاهد استان قم، شهید سید رضا موسوی فرزند سید اصغر در سال 1342 در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود.
او در تاریخ پنجم مرداد ماه 1360 درشب 25 ماه رمضان در منطقه کرخه در پاسداری از حریم مقدس اسلام در صحنه های دفاع از انقلاب اسلامی به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
در ادامه زندگی نامه شهید سید رضا موسوی را می خوانید.
در تمام مدت تحصیل رضا هم از لحاظ فردی و هم از لحاظ درسی نمونه بود.
از خصوصیات اخلاقی بارز رضا این بود که بسیار خوش برخورد، مهربان، بشاش و پر نشاط بود و در عین حال بسیار دانا و دور اندیش بود.
ملایمت و مهربانی و مقاومت در برخورد با مشکلات و فکر و ابتکار رضا مشکل گشای دوستان ونزدیکان و آشنایان بود.
تمام این خصوصیات همراه با یک دنیا صفا و صمیمیت و ایمان و عشق به خدا در وجود او شخصیتی دوست داشتنی برای همه به وجود آورده بود و با تبلور این خصوصیات بود که در ذهن همه آشکار ساخته بود که رضا همیشه جلوتر از زمان حرکت می کند.
خاطره ای از شهید رضا موسوی
در شب عید نوروز رضا به همراه چند تن از دوستانش برای تحویل سال نو قصد داشتند که به حرم حضرت معصومه «س» بروند.
هر چه از طرف مادرش اصرار شد که لباس نو بپوشد، قبول نکرد و هنگامی که از او دلیل خواستند، گفت: فلان دوست من که پدرش فوت کرده لباس نو ندارد آن وقت من لباس نو بپوشم تا سبب سرافکندگی او بشود، بالاخره هر طوری که بود لباس نویش را به دوستش داد و همراه با او راهی حرم شدند.
در سال های انقلاب که رضا پسری 14-15 ساله بیش نبود، پسری بسیار فعال بود و در خفقان آن روزها همراه با دوستانش مشغول به فعالیت می شد.
فعالیت هایی از قبیل ساختن سه راهی، کوکتل و شناسایی ساواکیها و تهیه و پخش اعلامیه های حضرت امام؛ شرکت در سخنرانی های طلاب و واعظین بخش عمده ای از وقت و کارهای رضا را در آن ایام پر می کرد.رضا هزینه این کارها را از پول تو جیبی خود پرداخت می کرد.
فعالیت های رضا ادامه داشت تا 22 بهمن 57 که انقلاب شکوهمند مردم ایران به پیروزی رسید. پس از پیروزی رضا همچنان در نهادهای انقلابی شرکت می کرد.
در ابتدا در فعالیتهای رزمی شرکت کرد و فنون اولیه را فراگرفت و پس از تاسیس بسیج سپاه بلافاصله به عضویت بسیج درآمده و در فعالیتهای بسیج دست داشت.
در همین دوران از حوادثی که برای رضا پیش آمد این بود که بر اثر بی احتیاطی یکی از دوستانش در هنگام پاک کردن اسحه، تیری از اسلحه خارج شده و به ایشان اصابت می کند که رضا از ناحیه گردن مجروح شد ولی با عنایت باری تعالی بهبود یافت و خط از او رفع شد.
در سال 1359 که جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شروع شد، فعالیت های این فرزندان صدیق انقلاب نیز رنگ جدیدی به خود گرفت.
در شهریور 59 که جنگ شروع شد از اول جنگ شوق رضا برای رفتن به جبهه لحظه به لحظه بیشتر می شد اما چون درس و تحصیل او ناتمام می ماند تا تابستان صبر کرد؛ در تابستان 1360بعد از امتحانات در روز نیمه شعبان آن سال با چند نفر از دوستانش به جبهه جنوب رفتند و در اهواز در مدرسه شهید جلالی عضو گروه جنگهای نامنظم شهید چمران شدند. عاقبت او شب 25 ماه رمضان در ایام شهادت مولای متقیان علی «ع» به درجه رفیع شهادت نائل آمد.