حجاب را سرلوحه زندگی خود قرار دهید
به گزارش نوید شاهد استان قم، شهید علیرضا نیک خلق احمدی در تاریخ 1 دیماه 1346 در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود.
وی پس از چندی مجاهدت و فداکاری در جبهههای حق علیه باطل در تاریخ 6 فروردین ماه 1367 به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
در ادامه وصیت نامه این شهید والامقام را می خوانید.
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و یارى دهنده خون شهیدان و با سلام و درود بر یگانه منجى عالم بشریت، نور ولایت، امام زمان و نایب بر حقش خمینى بت شکن امید مستضعفین جهان و باسلام به روح پر فتوح شهدا و شفاى مجروحین و معلولین و پیدا شدن مفقودالاثرها و آزاد شدن اسیران اسلام و آزادشدن راه کربلا و قدس به عرضشما وصیت نامه خود را آغاز مىکنم.
خدمت محترم پدر و مادر عزیزم سلام عرض مى کنم و پس از عرض سلام سلامتى شما را از درگاه خداوند متعال خواهانم. پدر و مادر عزیزم من از طرف خداوند یک هدیه بودم براى شما و الآن که خداوند این هدیه را مىخواهد پس بگیرد، براى شما و من بزرگترین سعادت است.
مادر جان براى من گریه نکنید چون من براى شما فرزندى خوب نبودم و همیشه شما را ناراحت و غمگین مى کردم؛ مى دانم که داغ جوان سخت است چه بهتر که مثل زینب استوار باشید.
پدر خوب و مهربان امیدوارم که من را ببخشید که شما را ناراحت و آزارتان مىدادم و چه رنج ها کشیدهاید؛ یادم نمى رود که در کرمان در آن هواى گرم به ملاقاتم آمدید و یادم هست که براى آزادی ام از زندان دیزل آباد یا باختران و در همه کارها براى من سختى کشیدید.
روزى که مى خواستم اعزام بشوم گفتى: رضایت نمى کنم و خودت ساعت 5/8 به راه آهن آمده بودى و من هم خیلى خوشحال شدم که شما براى دیدن من آمده بودى امیدوارم که من را حلال کنى.
خدمت خواهران عزیزم سلام عرض مىکنم و امیدوارم که حالتان خوب باشد و همیشه و در همه کارهایتان موفق باشید.
وصیتم به خواهرانم!، خواهران عزیزم، امیدوارم که من را ببخشید چون براى شماها برادر خوبى نبودم و همیشه شما را اذیت و آزار مى رساندم. خواهران وصیت اول این که حجاب کامل اسلامى و دوم از نظر معنویت و سوم این که همیشه و در همه جا به یاد خدا باشید و اگر من لیاقت شهید شدن را داشتم براى من گریه نکنید و مثل ام لیلا وحضرت زینب(س) باشید وباصبر وشکیبا باشید؛ مى دانم که من براى شما برادر خوبى نبودم و امیدوارم که من را ببخشید و حلالم کنید.
وصیت به برادرانم اکبر آقا و اصغر و حسین و امیدوارم که من را ببخشید که اگر با آن ها تندى و یا اذیت کرده ام امیدوارم که اگر لیاقت شهید شدن را خدا نصیبم کرد شما برایم گریه نکنید؛ پیرو خون شهیدان و رهبر عزیزمان باشید و اصغر جان درس را بخوان و براى ملت و مملکت یک فرد مفید و با ارزش باش.
مادر جان و پدرجان تنها آرزویم این است که بعد از شهادتم حسین را درس قرآن بفرست و تنها یادگار من ناصر را به دست شما مى سپارم و از آن خوب مواظبت کنید و اگر مادرش خواست با کسى ازدواج کند هر وقت که خواست بذارید زندگى کند و بعدا ناصر را خودتان بزرگ کنید و آن را در راه صحیح و اسلامى بگذارید.
همسرم از تو مىخواهم که اگر براى تو زوجى خوب نبودم من را ببخش و امیدوارم که اگر لیاقت شهید شدن را داشتم، بعد از شهادتم با کسى دیگر ازدواج کند و امیدوارم که من را حلال کنی و زندگى خوشى براى تو آرزو مى کنم.
وصیتى به رفیق هایم مى خواهم بپرسم آیا کسى هست که بعد از شهادت هم با من رفیق باشد و شب اول قبر مرا تنها نگذارد و برایم نماز شب اول قبر و قرآن بخواند من از شما رفیق هایم مى خواهم کمى مسئله رفاقت را جدى بگیرید و همیشه به یاد خدا باشید و تقاضاى مهمى که دارم جبهه ها را خالى نگذارید و هیچ موقع از جنگ خسته نشوید و تقاضاى آخرم این است که اگر من براى شما رفیق خوبى نبودم من را ببخشید و حلالم کنید.