شهید رضا غفوری؛ اسلام ما را همين پير جماران زنده كرد
(و لا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون)
مپنداريد آنان كه در راه خدا كشته شدند مردگانند بلكه نزد خداى خود روزى مي خورند....
به نام خداوند بخشنده مهربان، آفريننده زمين و خورشيد و ديگر كرات آسمانى كه هر كدامشان آياتى هستند كه چراغ راه انسان‌ها شده‌اند و از بين اين انسان‌ها شهدايى همچون بهشتى مظلوم و رجايى و باهنر محبوب و ساير شهدا پيروى خدا برخاستند و به رهبرى زعيم عاليقدر امام خمينى و به عشق الله چنان مشتى بر دهان آمريكا و عمالش كه يكى از آنها صدام مى‌باشد كوبيده و مى‌كوبند و خواهند كوبيد.
قسم به آن روزى كه رجايى و باهنر در غضب آتش منافقين سوختند. اگر توفيقى حاصل شد چنان بر صدام و صداميان خواهم تاخت كه ديگر حتى فكر جنگ هم بر سر آنها نزند.
با سلام و درود بر پدر و مادر گرامى‌ام كه روزها براى من آرزوها كردند و شب‌ها به خاطر من بى‌خوابى‌ها كشيدند. از پدر و مادر عزيزم مى‌خواهم كه حتى الامكان اين وصيتنامه را به حيطه عمل برسانند.
از پدر و مادر عزيزم و از ملت عزيز ايران مى‌خواهم همان طور كه در 15 خرداد با مشت‌هاى گره كرده فرياد مى‌زدند يا مرگ يا خمينى تا لحظه آخر دست از اسلام و امام امت نكشند. زيرا اسلام ما را همين پير جماران زنده كرد و از دست شاه و اربابانش نجات داد.
جبهه‌هاى نبرد حق عليه باطل را تقويت نماييد و اگر صلاح مى‌دانيد از رفتن فرزندان خود به جبهه‌ها جلوگيرى نكنيد.
اى پدر و مادر گرامى در آن دنيا پدران و مادران شهدا سرافرازند و خوشحالند از اين كه هديه‌اى اگر چه ناقابل به حضور الله تقديم نموده‌اند. پس شما هم بكوشيد از اين قافله عقب نمانيد. از پدر و مادرم تشكر مى‌كنم كه چنين پسرى پرورش داده‌اند كه در راه اسلام خدمت گذارى نموده و بالاخره به ديدار معبودش الله شتافت و شهيد شد و از پدر و مادرم خواهش مى‌كنم كه اگر كسى از من طلب دارد به او بپردازند ولى تا آنجايى كه يادم هست به كسى بدهكارى ندارم و در آخر از پدر و مادر خود مى‌خواهم كه اگر من چيزى ناقابل در خانه دارم به هر نحوى كه دوست دارند آنها را استفاده كنند و در آخر دعاى هميشگى را بدرگاه خداوند متعال عرضه دارم و اين كشكول گدايى را به طرف او دراز مى‌نمايم و ميگويم:
خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار.
از عمر ما بكاه و بر عمر او بيفزا
