شهید آبان ماه
سه‌شنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۶ ساعت ۱۵:۱۲
شهید علی حسن عبدلویی در سال 1343 در زنجان چشم به جهان گشود. او در تاریخ 63/8/13در منطقه عملیاتی فکه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

فکه همان مکه است

من در بین بچه ها خیلی علی حسن را دوست داشتم به طوری که حتی راضی نمی شدم او به سربازی برود و همیشه ازدواج او را پیش می کشیدم تا از رفتن او ممانعت کنم اما موفق نشدم.

علی حسن به سربازی رفت. دو سال خدمتش تمام شد اما هنوز حال و هوای جبهه در سرش بود. لذا به طور داوطلبانه به عنوان بسیجی وارد جبهه شد. او به منطقه فکه چنانه رفت. علی حسن حرف بسیار قشنگی گفت: من به منطقه فکه می روم اگر نقطه آن را بردارید می شود مکه. پس من به مکه می روم نه فکه.

 

می کشیم یا کشته می شویم

یکی از اقوام ما که آدم درست و حسابی هم نبود و حرف های اضافه زیاد می زد رو به علی حسن گفت که همیشه نمی شود به جبهه برود کمی در پشت جبهه خدمت کند. علی حسن در جواب به او گفت: نه این حرف ها را نزن. آن ها به خاک ما تجاوز کرده اند. اگر کسی از روی دیوار خانه ات بالا رفته و وارد حیاتت شد و خدای ناکرده به اهل و عیالت تجاوز کند چه کار می کنید؟ ساکت می نشینید یا عکس العمل نشان می دهید؟ غیرت شما کجا رفته؟ ما نمی جنگیم بلکه دفاع می کنیم. می کشیم یا کشته می شویم. آن فرد به شدت تحت تأثیر حرف های علی حسن قرار گرفت و از حرف های خود اظهار شرمندگی کرد.

 

مسجد، مشهد

یکی از همسنگرانش تعریف می کرد که او در جبهه یک سنگری را به عنوان مسجد درست کرد که 6 نفر در آن برای نماز شرکت می کردند. اولین نفری که بعد از اذان وارد مسجد می شد علی حسن به همراه یک سرهنگ بود. زمانی که این دو در مسجد بودند. مسجد مورد اصابت قرار گرفته و هر دو به شهادت رسیدند.

 

غسل صبر زینب

من بر سر مزار علی حسن خیلی گریه و زاری می کردم. یک روز که من در همین حال بودم خانمی نزد من آمد گفت چرا این قدر گریه و زاری می کنی؟ پسرت ناراحت می شود. غسل صبر زینب (س) را بکن آرام می گیری. من نیز چنین کردم و خیلی آرام شدم.

راوی: مادر شهید

منبع اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده