نوید شاهد _ شهید "محمد جواد آکار" در خاطرات خود نوشته خود می‌نویسد: «یک روحانی برایمان آجیل سوغاتی آورده بود از طرفی دیگر صدام ملعون هم با آجیل خمپاره و گلوله به ما شیرینی تعارف می‌کرد.» در ادامه متن کامل این خاطره را می خوانید.

به گزارش نوید شاهد گلستان؛ شهید محمدجواد آکار یکم فروردین ۱۳۴۲ در روستای حاجی کلاته از توابع شهرستان علی آبادکتول به دنیا آمد. پدرش محمدولی، کشاورز بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. او نیز کشاورز بود. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و هشتم اردیبهشت ۱۳۶۳ در پاسگا ه زید عراق بر اثر اصابت گلوله به گردن و شانه، شهید شد. مزار وی در گلزار شهدای امامزاده روستای الازمن تابعه شهرستان زادگاهش واقع است.

تات

بیست و ششم دی ماه ۱۳۶۳

 ساعت ۵ بعدازظهر بود که در ۱۰ متری ما یک خمپاره ۱۲۰ اصابت کرد. تمام سنگر ما پر از گردو خبار شد. به حدس که قادر به نفس کشیدن نبودیم. به دیگر برادران گفتم بهتر ست سنگر را ترک کنیم، چون اینجا در تیر راس دشمن است. آن‌ها حرف مرا گوش نکردند و درون سنگر ماندند. یک ربع گذشت و یک خمپاره درون سنگر قبلی اصابت کرد و باعث زخمی شدن و شهادت دوستانم شد.

بیست و دوم بهمن ۱۳۶۳

ساعت ده و سی دقیقه صبح بود. یکی از برادران روحانی که از حوزه علمیه قم به گردان ما اعزام شده بود به عنوان سوغاتی برایمان آجیل، شکلات و شیرینی آورده بود و ما مشغول خوردن بودیم. از طرفی دیگر صدام ملعون هم با آجیل خمپاره و گلوله به ما شیرینی تعارف می‌کرد.

منبع: نویدشاهد
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده