گفت و گوی معنوی شهید محمدبخت با مادرش
به گزارش نوید شاهد استان قم، شهید محمد بخت در سال ۱۳۴۲، در شهر مقدس قم به دنیا آمد. در هفت سالگی برای فراگیری علم و دانش راهی مدرسه شد با شروع جنگ تحمیلی به جبهه های حق علیه باطل پیوست و در کنار رزمندگان ایثارگر انقلاب اسلامی به مبارزه با دشمن متجاوز پرداخت.
محمد خیلی مهربان بود و به دیگران محبت میکرد با اینکه من ازدواج کرده بودم و به خانه خود رفته بودم، هر روز سراغم می آمد وقتی از جبهه بر می گشت پس از دیدار پدر و مادرم بلافاصله با همان لباس رزم به دیدن من میآمد.
شهید محمد بخت نسبت به بچه ها خیلی مهربان بود و برای بچه های خواهرش جداگانه نامه می نوشت و همیشه به آنها سفارش میکرد که خوب درس بخوانند.
فرازی از وصیتنامه شهید محمد بخت را می خوانید ...
مادر من خیلی افتخار می کنم که خداوند مرا فراخواند و به من بشارت داد که اگر در راه او بکوشم سعادتمند خواهم شد و افتخار فراوان بر تو مادری که عشق به خدا و اسلام را به من آموختی و تا ۱۸ سالگی رساندی و من توانستم به جبهه های حق علیه باطل قدم نهم.
مادرم بدان اگر بر دوری من صبر داشته باشی به خدا نزدیک تری. مادر! من واقعا در اینجا خدا را حس می کنم و یکی از خاطرات شیرینم را برایت می نویسم و از شما تقاضا می کنم که همیشه برایم شهادت را طلب کنی تا بیشتر از این به خدا نزدیک شوم.
یکی از شبهای سرد منطقه در نگهبانی بودند با این که تمام لباس های گرم مرا پوشیده بودم ولی باز هم احساس سرما میکردم برای انجام کاری به آسایشگاه رفتم چون آنجا گرم بود لباس هایم را در آوردم و همانطور که اسلحه در دستم بود بیرون آمدم و فراموش کردم که لباسهای گرم را با خود ببرم به شدت سردم بود و سرمای هوا بیداد می کرد. به خداوند رجوع کردم و در همان حال به یاد ذکر افتادم. ذکر الله اکبر، سبحان الله و الحمد لله را شروع کردم؛ واقعا لطف و عنایت خدا را در آنجا احساس کردم.
شهید محمد بخت سرانجام در بیست و نهم مهرماه ۱۳۶۳ در منطقه سردشت در اثر اصابت ترکش خمپاره به ندای حق لبیک گفت و به خیل عظیم شهیدان پیوست و پیکر پاک و مطهر این شهید والامقام در گلزار شهدای علی بن جعفر قم، آرام گرفت.