زندگی نامه/
دوشنبه, ۲۴ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۰۱
نوید شاهد _ در زندگی نامه و خاطرات شهید علی ابراهیمی آمده است: علی، پیشتاز شروع مبارزات از مکان تحصیل خویش بود؛ به طوری که جای او و صدای او را همگان آشنا بودند. در ادامه خاطراتی از رفیق شهید ابراهیمی را می خوانید.

به گزارش نوید شاهد استان قم، شهید علی ابراهیمی در تاریخ بیستم دی ماه 1343، در شهر قم و در خانواده ای مذهبی، مومن و متدین چشم به جهان گشود.

تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه شهاب گذراند و دوره راهنمایی را در مدرسه سلامت طی کرد و سپس به قدم به هنرستان فنی نهاد.

وی در ادامه در بیست و چهارم تیر ماه 1361، به جبهه حق علیه باطل شتافت.

خاطراتی از زبان مجید ایرانی، رفیق شهید ابراهیمی می خوانید؛ 

شبانگاهان که ابر تیره پوش زندگی جامه سیاه خود را می رفت، تا پنهان کند و فجر و طلوع می آمد تا انفجار نور بوجود آورد، ستاره ای از جمع منظومه ما به سوی خورشید ابدی شتافت.

شب زنده داری بود که از غروب آفتاب تا طلوع نور بر بال ملائک سوار و عابدی بود که دیگران را به پرستش معبود خویش متحیر می ساخت و او پاکباخته ای بود از قبیله عاشورائیان.

شهید زنده یاد علی ابراهیمی در بیان وصف اخلاق و رفتار علی نه تنها من عاجزم، بلکه به صراحت باید بگویم کمتر کسی می تواند وصف شهید را نماید؛ لیکن مجبورم چند کلمه ای ناقص از رفتار علی را از حضور شما بگذرانم.

 آغاز آشنایی ام با او سالهای 56 و 57 بود، از زمانی که من با علی برخورد دوستانه پیدا کردم علی همواره در تلاطم موج انقلاب خود را غوطه ور می دید و همیشه ادعایش این بود که انسان نمی تواند بی تفاوت بوده و همین وجه تفاوت بین حق و باطل بود که او را به دنبال هدفش می کشانید.

علی، پیشتاز شروع مبارزات از مکان تحصیل خویش بود؛ به طوری که جای او و صدای او را همگان آشنا بودند.

در اوج تظاهرات علیه رژیم شاه مبارزه با کفر و نفاق را یکی می دانست.

در تمام سطح محیط آموزشی جامعه حتی سنگ فرشها نیز علی را اسطوره صبر و مقاومت می پنداشتند.

استعداد و تیز هوشی وی در مورد مسائل سیاسی روز بسیار زیاد بود.

از میان دوستانش کمتر کسی را می توان دید که از اخلاق او درس نگرفته باشد و آن که پیدا می شد فقط خودش بود که همیشه می گفت: وای بر اخلاق من ولی حقیقت امر متین بودن او در گفتار و رفتار و برخوردش با دیگران بود.

پس از اینکه انقلاب به ثمر نشست، باز علی از اندک کسانی بود که فکرش و ذکرش در جهت تداوم انقلاب بود و به صراحت باید بگویم او و شهید شریفی پور تنها کسانی بودند که حتی تا پاسی از شب در انجمن اسلامی هنرستان به سر می بردند، تا مگر انقلاب را به سهم خود تداوم بخشند.

نظر به مسئولیت علی در انجمن اسلامی که عنوان سرپرست را به عهده داشت و اهم مشکلات انجمن بر دوش وی بود معهذا پیشتاز آموزش علم و دانش بود.

خطاطی بود متعهد که قلم خویش تنها و تنها در راه خدای خویش بکار برد.

ویژگی دیگر او صداقتش بود.

در رسالت مداح اهل بیت که صدای دلنشین او در جبهه ها و مراسم انجمن اسلامی هنوز در افکار طنین انداز است شب زنده داری علی در ستادهای مقاومت قم از او انسانی ساخته بود عاشق پاکباختگان بسیج.

تا آنجا که من در درون علی رفته بودم کمتر کسی رفته بود. ایمان علی را در نمازهای جمعه و جماعت و جمکران یافته بودم .

گفتار علی را در برخورد با دوستان شنیده بودم و افکارش را صحبت های دو نفری فی ما بین شناخته بودم و خلاصه خلوص او را در این همه تلاش و فداکاری و ایثار گری دیده بودم و این بود که دست به قلم کردم تا بتوانم دین خود را نسبت به علی اداء کرده باشم باشد تا سالکان صدیق راهش باشیم .

سرانجام این شهید والا مقام درمنطقه ی کوشک، در معرض اصابت ترکش در ناحیه ی سر قرار گرفت و در تاریخ هفتم مرداد ماه 1361 در حالیکه چون یاران امام حسین لبیک می گفت به شهادت رسید.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده