جنگ در رأس همه امور است
به گزارش نوید شاهد استان قم، شهید فرج اله ایمانی در تاریخ 14 فروردین ماه 1349 در شهر مقدس قم بدنیا آمد. وی پس از چندی مجاهدت در تاریخ 10 تیرماه 1365، در جبهه حق علیه باطل به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
در ادامه فراز هایی از وصیت نامه این شهید والامقام را می خوانید.
«بسم الله الرحمن الرحیم»
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با سلام و درود بر یگانه معلم اخلاق حضرت محمد (ص) و دوازده نایب برحقش مخصوصا مهدى موعود (عج) و بخصوص نایب بر حقش امام خمینى و با سلام و درود به شهداى گلگون کفن اسلام از صدر اسلام تا به حال از کربلاى حسینى تا کربلاى خونبار خمینى و با سلام بر امت شهید پرور و همیشه در صحنه و به امید آزادى اسرا.
»و لا تحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون»
آن هایی که در راه خدا کشته می شوند مرده مپندارید بلکه آنها زندهاند و نزد خدا روزى مىبرند.
بنام خدا براى خدا بیاد شهیدان وصیت نامه خود را آغاز مىکنم:
اى خداى مهربان اى خدایی که غفار غفورى می دانم که تو ارحم الراحمین هستى ولى با این قلب سیاهم با این نفس پر از گناهم چگونه در خانه تو بیایم خدایا خداوندا مىدانم که اگر شیهد شوم از لطف و کرم بىکران توست.
زیرا با این نفسم هرگز لایق این انتخاب نبودهام، مردم بدانید هر قطرهای که از سینه چکیده شده شهیدى بر زمین مىریزد؛ خورشید می شود و عالم جهل و تاریکى را روشنایى حق مىبخشد.
حسین جان ز ایرانت آمدهاند لبیک گویان هل من ناصرت آمدهاند؛ ایرانت را دریاب. هم اکنون خیل عظیمى از رزمندگان را همان کربلا منتظر فرمان عملیات اند.
نمىدانید که چه شور و حالى در بین بچههاست، همه آماده شهادت اند، همه آمادهاند تا فرمان حمله از طرف رهبر صادر شود، تا جان خود را فداى اسلام کنند. مردم امام عزیزمان را تنها نگذارید، زیرا ما هر چه داریم از راهنمایى امام عزیزمان داریم؛ امت حزب الله رهرو خون سرخ شهیدان باشید، زیرا که راه سرخ شهیدان راه رسولان حق خداوند است امت حزب الله جنگ را از یاد نبرید، زیرا به گفته رهبرمان جنگ در رأس همه امور است.
جوانان جبههها را پرکنید و نگذارید رزمندگان خسته شوند و شما دانشآموزان هم به جبهه بیایید و هم درس را فراموش نکنید.
خدایا خداوندا دوست دارم بدانم با گلولههاى آتشین دشمنانت سوراخ سوراخ شوم تا در آن دنیا با نیزههاى سرخ و مشتعل سوراخ نشوم.
پدرو مادرم نمىگویم که در مرگ من گریه نکنید اگر گریه مىکنید بیاد علىاکبر حسین گریه کنید زیرا که گریه زبان دل است و اشک فریاد عصر مظلومیت؛ در آخر از پدر و مادرم می خواهم که مرا حلال کنند؛ از پدر عزیزم تشکر مىکنم که لقمه نانى به من داد تا بتوانم علىاکبر وار در راه اسلام بجنگم و از مادر مهربانم تشکر مىکنم که مرا چنان شیرى داد تا بتوانم در راه خدا انجام وظیفه بکنم.
خواهرانم در مرگ من ناراحت نباشید بلکه خوشحال باشید زیرا من داماد شدهام برادرانم غمگین نباشد که من شهید شدهام و رهرو خون سرخ من باشید.
در آخر از شما مىخواهم که حلالیت مرا از کلیه دوستان و آشنایان بطلبید. مرا در على ابن جعفر پیش شهدا خاک کنید؛ در آخر امام را تنها نگذارید. خدیا خدایا تا انقلاب مهدى خمینى را نگهدار.
اکنون که بر مزارم حاضر شدهاى آهسته قدم بردار و قلبم مفشار، زیرا قلبى پر از امید آرمیده تا بوى مرا بر جاى بلندى بنشانید، تا باد برد بوى تنم در وطنم را. «والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»