خوابی که از شهادت داود خبر داد
به گزارش نوید شاهد استان قم، شهید داود حاجی حیدری سال 1343 در قم متولد شد. شهید داود با مجاهدتهای فراوانی که برای دفاع از میهن اسلامی در کارنامه خود ثبت کرد، در تاریخ 22 شهریور 1363 در منطقه عملیاتی کردستان در جاده کامیاران سنندج که در کمین ضد انقلاب و گروههای آمریکایی بودهاند، بر اثر اصابت گلوله به ناحیه پهلو و پا، به فیض شهادت نائل آمد. در ادامه زندگینامه این شهید والامقام را میخوانید.
مادر شهید اهل خمینی شهر اصفهان است. خیلی اهل مطالعه و درس بود چون روزها سرکار میرفت، شبانه درس میخواند. تا سوم متوسطه، رشته اقتصاد خوانده بود و در منزل کتابخانه درست کرده بود و کتاب به مردم و بچهها امانت میداد.
به خواهر و برادر کوچکتر خود خیلی اهمیت میداد و هر شکلی داشتند پا به کار بود. پدرش 9 سال بود که بچهدار نمیشد؛ با پای پیاده به امامزاده داود متوسل میشود و بعد خدا او را به پدرش داد و اسم او را داود گذاشت.
پدر شهید در خاطراتی اینچنین میگوید: هر سال مادرش تابستان به اصفهان میرفت و ایشان کارهای خانه را انجام میداد؛ غذا درست میکرد و صحبتهای پدرش را گوش میکرد.
روزی شهید به خانه آمد و گفت: به تهران میروم که سری به عمهام بزنم، اما به جبهه رفته بود؛ شبی خواب وحشتناکی دیدم و گفتند که داود تیر به سینهاش خورده است و آن روز این خواب به من فهماند که داود شهید شده است.
از زبان مادر شهید میخوانید:
برادرش که قبل از ایشان جبهه رفته بود، مکرر به اصرار می کرد که به جبهه برود و یک ماه برای دوره آموزش به خمینی شهر رفته بود؛ دوستش هم کمک او کرده بود و علاقه زیادی به جبهه داشت تا کلاس سوم متوسطه رشته اقتصاد درس خواند.
او در همه کارها به فامیل و آشنایان خدمت میکرد و در محرم بچهها را جمع میکرد و مجلس عزاداری میگرفت. کمک به پدرش کرد که منزل کوچکش را بفروشد و منزل بزرگتری بخرد و تعمیرات را خودش انجام داد.
خرید خانه را هم انجام میداد. زمانی که مدارس تعطیل بود، او به لولهکشی میرفت و درس را هم شبانهمی خواند.
یکی از خواهرهای شهید میگوید: یاد دارم روزی که خواهرش از چرخ افتاده بود، او را به بیمارستان برد و خیلی توجه می کرد و وقتی که چشم خواهرش انحراف داشت، خیلی پیگیر شد که چشم او را عمل کنند؛ در حال حاضر خواهرش درس خوانده و مدرک لیسانس زبان فارسی دارد و از لطف شهید است .