سیری در کلام شهید دهقان‌طرزجانی؛
شهید «غلامحسین دهقان‌طرزجانی» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در وصیت‌نامه‌اش نوشته است: «جوری تربیت کنید که راهرو پدرش و انقلاب اسلامی باشد.»

وصیت نامه شهید


به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید گرانقدر «غلامحسین دهقان‌طرزجانی» که فرزند«علی اصغر» است در بیست و هفتم شهریور ماه 1342، در مراغه چشم به جهان گشود. وی در کسوت پاسداری در حال خدمت به کشور بود که به عنوان مسئول تدارکات گردان محمد رسول الله به جبهه گسیل شد. او که همواره آرزوی آزادسازی خرمشهر را در دل می‌پروراند در این شهر پرحماسه بهترین و بالاترین حماسه مجاهدت های خود را در شانزدهم اردیبهشت 1361، رقم زد و به دیدار معبودی ابدی و ازلی شتافت. تربت پاک شهید در گلزار شهدای چهارصد دستگاه نمادی از ایثار و پایداری در راه وطن و ناموس است.
در ادامه متن وصیت‌نامه شهیددهقان طرزجانی را بخوانید.

بسمه تعالی

به نام الله اين‌جانب، غلامحسين دهقان به نام ایزد یکتا که آفرید مرا امانت‌دار باشم ولی حیف که تا حال که این وصیت‌نامه را می‌نویسم از عهده این امر بر نیامدم. حال که وصیت‌نامه را می‌نویسم در فکر این هستم که آیا سعادت می‌شود که به جبهه بروم و دیگر برادران و خواهرانم بر علیه کفر جهانی بجنگم و دینم را ادا کنم. بارالها، تو را شکر می‌کنم که به من نعمت‌های فراوان ادا نمودی، گناهی مرتکب شدم خود دانستم و تو و هیچ‌کس و تو هستی که در روز قیامت به حسابم رسیدگی می‌کنی، باری ان شاءا... که سعادتی حاصل شد و شهید شدم در مجلسی که برایم می‌گیرند برادر رفیع نژاد اشعار روح بزرگ مومن را بخواند. پدرم در مدح حضرت مهدی اشعار بخواند و پدر مسعود آخوندی برای حاضران سخنرانی نماید و در آن دعا به جان ام عزیز نماید.
در طول این مدت هیچ‌کس از فامیل‌ها لباس سیاه نپوشند چون مطمئنم که در پیش خدای خود رو سفیدم پدرم از همه بخواهد که به او تسلیت نگویند؛ بلکه تبریک بگویند. مادرم! نیز به خواهران و مادران دیگر خوش آمد گوید. شب چهلم و شب سالگرد برایم نگیرید اگر قرض داشتم هزینه‌اش را به قرض‌هایم دهید و گرنه آن پول را به کسی بدهید که احتیاج دارد و مخصوصا برادر و یا خواهر حزب اللهی که می‌خواهد ازدواج کند اگر بچه ام پسر بود، اسمش را به یاد شهیدمسعود آخوندی، مسعود بگذارید و اگر دختر بود اسمش را ملیحه یا مریم بگذارید و جوری تربیت کنید که راهرو پدرش و انقلاب اسلامی باشد. نمی‌بخشم کسی را که در سر قبرم گریه کند. پدرم و پدر مسعود آخوندی مرا در قبر بگذارند و برویم گلاب و خواهران و دیگر فامیل‌ها هم برایم نقل و شیرینی بریزند اگر از نظر شرعی اشکالی نداشت با همان لباس خودم را برایم در کفن بگذارید.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده