به دیدار خدا می‌روم

برادر شهید «حسن عربی» نقل می‌کند: «حسن بچه‌ها را نشانده بود دور اتاق. آن‌ها سینه می‌زدند و او برایشان می‌خواند: من به دیدار خدا می‌روم به جمع پاک شهدا می‌روم. این خط را آن‌قدر محزون می‌خواند که اشک را مهمان چشم‌هایم کرد.»

به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید حسن عربی» فرزند دوم ابراهیم و طاهره، بیست و چهارم شهریور ۱۳۴۴ در شهرستان سرخه چشم به جهان گشود.

به دیدار خدا می‌روم

دیدار با خدا

هم‌زمان با تحصیل و اوج‌گیری فعالیت‌های انقلاب، با وجود سن کم در صحنه حاضر بود. اول دبیرستان درس می‌خواند که عازم جبهه شد. در عملیات بیت‌المقدس شرکت کرد.

برادر حسن نقل می‌کند: «شعر معروفی بود. صدایش تا جلوی در می‌آمد. تعجب کردم که چقدر صدای تلویزیون را بلند کرده‌اند. جلوتر که رسیدم، با خودم گفتم: انگار صدای حسن است. یکباره چشمم به کفش‌هایش افتاد. داخل که رسیدم، همه‌ نگاه‌ها برگشت طرفم. بچه‌ها را نشانده بود دور اتاق. آن‌ها سینه می‌زدند و او برایشان می‌خواند: ما همه یاران وفادار حسینیم، از دل و جان پیرو افکار حسینیم. بگو تو بر دشمن بریز تو خون من، که من به دیدار خدا می‌روم به جمع پاک شهدا می‌روم. خط آخر را آن‌قدر محزون می‌خواند که اشک را مهمان چشم‌هایم کرد.

پس از دو ماه و هجده روز حضور، قبل از آزادسازی خرمشهر در نوزدهم اردیبهشت ۱۳۶۱ در خرمشهر بر اثر اصابت گلوله به پیشانی، شهید شد. پیکرش ابتدا به مشهد برده شد و سپس با بررسی پلاک به سمنان برگشت. پیکر پاکش پس از تشییع در زادگاهش به خاک سپرده شد.

انتهای متن/

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده