شهید داود سمیعی

شهید داود سمیعی

پسندم آنچه را جانان پسنده

خواهر شهید «داود سمیعی» می‌گوید: «یک بار که به مرخصی آمده بود، به خانه‌ی ما آمد. مادر هم خانه‌ی ما بود. از ما خواست تا برایش دختری را پیدا کنیم. هرگز یادم نمی‌رود؛ سرش را روی زانوی من گذاشت و در حالی که موهایش را نوازش می‌کردم گفت: «هر کسی رو که تو بپسندی من قبول می‌کنم.»

«دلواپس جبهه»

خانواده شهید «داود سمیعی» روایت کردند: «همیشه دلواپس هم‌رزم‌هایش بود. هر چه که می‌توانست تهیه می‌کرد و برای کمک به رزمنده‌ها با خود به جبهه می‌برد. بیش از هر چیزی، برای رزمنده‌ها دارو می‌خرید.»
طراحی و تولید: ایران سامانه