زندگینامه شهید «فرامرز رشید مردان»
برادر شهید رشید مردان: «روزی که فرامرز میخواست به جبهه برود نزد مادرم رفت و گفت: به خاطر همه رنجها و سختیهایی که برایم کشیدید مرا ببخشید و حلالم کنید، سپس بوسهای بر دستان مادرم زد، با همه خداحافظی کرد و رفت. انگار خودش میدانست که این آخرین دیدار اوست و شهید خواهد شد.»