شهید مسیب مرادی‌کشمرزی

شهید مسیب مرادی‌کشمرزی

سرباز‌های آینده امام

«اصرار داشت که حتماً به دیدار مراجع تقلید هم برویم موفق شدیم به دیدار آیت‌الله گلپایگانی و آیت‌الله مرعشی نجفی برویم. در این سفر فرزندش غلامرضا را هم آورده بود. می‌گفت این‌ها سربازان آینده امام هستند. باید از همین کودکی با مفاهیم و معارف اسلام آشنا شود ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات دختر شهید «مسیب مرادی‌کشمرزی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

ویژه‌نامه الکترونیکی «خستگی‌ناپذیر»

همزمان با سالروز شهادت جانباز سرافراز سردار سرتیپ پاسدار شهید «مسیب مرادی‌کشمرزی» ویژه‌نامه الکترونیکی این شهید گرانقدر توسط پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد قزوین منتشر شد.

دست‌نوشته سردار شهید «مسیب مرادی‌کشمرزی»

همزمان با سالروز شهادت جانباز سرافراز سردار سرتیپ پاسدار شهید «مسیب مرادی‌کشمرزی» در دست‌نوشته به‌جا مانده از این شهید گرانقدر می‌خوانیم: «خدایا! دل‌سوخته‌ام و تنها تو را دارم. خدایا! آرزوی نهایی‌ام آن است که مرا به کاروان شهدا برسانی که با فرق خونین تو را ملاقات کنم.»

140 تصویر ماندگار سردار سرتیپ پاسدار شهید «مسیب مرادی‌کشمرزی»

همزمان با سالروز شهادت جانباز سرافراز، سردار سرتیپ پاسدار شهید «مسیب مرادی‌کشمرزی» مجموعه تصاویر این شهید گرانقدر توسط پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد قزوین منتشر شد.

پوستر سردار سرتیپ پاسدار شهید «مسیب مرادی‌کشمرزی»

همزمان با سالروز شهادت جانباز سرافراز، سردار سرتیپ پاسدار شهید «مسیب مرادی‌کشمرزی» پوستر این شهید گرانقدر توسط پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد قزوین طراحی و منتشر شد.

شهیدی که با وجود مجروحیت شدید در عملیات‌های مختلف شرکت می‌کرد

شهید «مسیب مرادی‌کشمرزی»، مسئولیت تخریب سپاه را برعهده داشت و بر اثر انفجار مین دشمن، به شدت مجروح و به درجه جانبازی ۵۰ درصد نایل گردید. ایشان با وجود مجروحیت، در عملیات‌های مختلف شرکت کرد، دچار مسمومیت شیمیایی ناشی از بمباران شیمیایی دشمن شد و سرانجام هنگام پاکسازی مناطق جنگی بر اثر انفجار مین و اصابت ترکش به شهادت رسید.

تله‌های انفجاری!

«همه مأموریت‌های مهم و مشکل تخریب به آقا مسیب محول می‌شد. از طرف فرماندهی مأموریت انفجار «سد دربند خان عراق» به آقا مسیب محول شد. آقا مسیب هم پذیرفت و نیرو‌های خود را برداشت و رفت ...» ادامه این خاطره از شهید «مسیب مرادی‌کشمرزی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

بهتر بود مسئول تدارکات باشی تا مسئول اطلاعات!

«به‌قدری روی تأمین تدارکات به رفاه نیروهایش حساس بود که یادم هست روزی آقای رحمت‌الله نبی از فرماندهان گردان به او می‌گفت آقا مسیب شما را به مسئول تدارکات می‌گذاشتند بهتر بود تا مسئول اطلاعات، چرا که در آن صورت دیگر هیچ کم‌وکاستی در تیپ نداشتیم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «مصیب مرادی‌کشمرزی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

احساس مسئولیت!

«آقامسیب رانندگی می‌کرد. یک آن، بچه ۱۲ ساله‌ای بدون توجه و با سرعت وارد خیابان شد و با ماشین بهش زدیم. بچه نقش زمین شد. مردم جمع شدند تا ببینند برایش چه اتفاقی افتاده است ...» ادامه این خاطره از شهید «مسیب مرادی‌کشمرزی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

شرمنده ایثار و گذشت پدرم شدم

«با آن وضعیت جسمی‌اش فرزندم را همراه با آن دستگاه از پله‌ها پایین می‌آورد، چون شیمیایی بود موقع پایین آوردن دستگاه و بچه، سینه‌اش خس‌خس می‌کرد و من شرمنده این همه ایثار و گذشت و خانواده دوستی‌اش می‌شدم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات دختر شهید «مسیب مرادی‌کشمرزی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
طراحی و تولید: ایران سامانه