نوید شاهد - شهید الیاسی از شهدای هشت سال دفاع مقدس است. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. او پس از جانفشانی‌های فراوان در فاو عراق به فیض شهادت نایل گشت. در ادامه تصاویری از این شهید والامقام را می‌بینید.
نوید شاهد - شهید "سلیمان الیاسی" در فرازی از وصیت نامه اش می نویسد: «مبارزه و شهادت در راه حق تنها آرزویم می باشد.مدرسه هم یک نوع سنگر است.» در ادامه گزیده ای از وصیت نامه این شهید والامقام را می خوانید.
نوید شاهد - "نصیحتی به شما عزیزانم دارم این که بعد از شهادت من اصلا گریه نکنید. نگذارید منافقین نسبت به انقلاب بدگویی کنند. اگر توهینی شود خون من هدر می‌رود." آنچه خواندید بخشی از سفارش شهید "مسلم اخلی" بود. در ادامه متن کامل این نامه را می‌خوانید.
نوید شاهد - شهید "علی‌قربان بابایی" با فرا رسیدن زمان خدمت مقدس سربازی پس از طی کردن دوره آموزش عمومی به عنوان پاسدار وظیفه لشکر 17 علی بن ابی طالب(ع) راهی جبهه‌های نبرد شد. سرانجام در نوزدهم شهریور ماه 1366 در منطقه جنگی شلمچه به شهادت رسید. زندگینامه این شهید والامقام را در نوید شاهد بخوانیم.
شهید "ابراهیم محمدی‌جو" با پوشیدن لباس سبز پاسداری، کمر همت برای خدمت به مردم را بست. در آخرین مأموریت به عنوان فرمانده گروهان در گردان حضرت ابوالفضل(ع) از لشکر مهندسی رزمی 42 قدر خدمت می‌کرد که در هفتم اردیبهشت سال 1367 در منطقه شلمچه به شهادت رسید.
نوید شاهد_ شهید محمدصادق کشاورز ، بیستم دی‌ماه 1339 در یک خانوادهِ مذهبی در شهرستان شیروان به دنیا آمد. و با حضور در پاسگاه شرهانی و اصابت ترکش خمپاره به سر در سوم دی‌ماه 1361 دعوت حق را لبیک گفته و به کاروان شهدا می‌پیوندد.
نوید شاهد - كلام شهید در آخرین لحظات زندگی این است که از انقلاب اسلامی و رهبری حمایت کنید و نگذارید اسلام به دست منافقین کوردل بیفتد چراکه اسلام به تمام معنی به ما حیثیت داده است. در ادامه زندگی این شهید بزرگوار را میخوانیم.
نوید شاهد - شهید "کوچک خجسته" پس از ازدواج، درسال 1361 از طرف بسیج به منطقه حاج عمران اعزام شد. سرانجام 24مرداد سال 61 بر اثر ترکش خمپاره به شهادت رسید.
شهید" عیسی بان " برای آنکه کمک خرج خانواده باشد به کار در مزرعه روی آورد. او در جریان درگیری نیروهای خودی با عوامل ضدانقلاب درحالیکه مشغول کار در مزرعه بود مورد اصابت گلوله قرار گرفت و چون گلی که در گلزار شهادت روئیده باشد جان به جان آفرین تسلیم کرد و به دیار باقی پرکشید.
شهید "احمد نبی زاده" به نماز و روزه اهمیت فراوان می داد و به خانواده اش سفارش می کرد که همیشه راه خدا را پیگیری کنید و از دخترهایم و پسرهایم می‌خواهم که نمازشان را فراموش نکنند و همچون کسانی باشند که جانشان را در راه دین ، اسلام ، خاک و وطن نثار کردند.
شهید" قادر فروزش" برای سعادت وخوشبختی خانواده اش از هیچ کوششی فروگذار نبود. او هنگام کار در مزرعه براثر برخورد با مین کاشته شده ضدانقلاب به قله والای شهادت دست یافت. خاطره خواندنی همسر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد کردستان دنبال کنید.
شهید «منوچهر آرام» در وصیت‌نامه خود چنین می‌نگارد: پدرم، مادرم، از شما انتظار دارم كه در غياب من هيچ‌گونه ناراحتى به خود راه ندهيد. چرا كه ملتى كه شهادت براى او سعادت باشد، شكست‌ناپذير است.
شهید معظم " محمد عباسی" از همان دوران کودکی به کار طاقت فرسای کشاورز ی اشتغال ورزید. وی براثر گلوله باران روستای کنده سور توسط ارتش عراق عاشقانه به شهادت رسید. زندگی این شهید گرانقدر را در نوید شاهد کردستان دنبال کنید.
شهید " منصور فلاتی" با وجود هوش واستعداد سرشاری که داشت برای کمک به معاش خانواده از نعمت سواد محروم ماند. او در جریان درگیری نیروهای سپاه با عوامل ضدانقلاب و در حالیکه که 12 سال بیشتر نداشت در مزرعه روستای محل سکونتش به درجه والای شهادت رسید.
شهید عبدالله صالح پناه همراه دو برادرش در جریان بمباران شیمیایی روستای بادمجان به فیض شهادت دست یافت. او در جریان ساخت مدرسه روستا به برادرانش پیشنهاد کرد به جای کمک مالی از جوانی شان مایه بگذارند و کارگری کنند. خاطره خواندنی شهید را از زبان برادرش در نوید شاهد کردستان دنبال کنید.
شهید "محمد علی آقايي پر" از دوستداران و علاقمندان انقلاب اسلامي بود. قبل از انقلاب با اهداف و آرمان هاي امام خميني آشنايي داشت. با شروع انقلاب اسلامي هر روز از روستا به شهر می آمد تا همگام با مردم برعليه رژيم دست نشانده پهلوي، در تظاهرات شرکت کند از نصايح و رهنمودهاي رهبر انقلاب سود مي برد.
شهید " محمدصالح پور" به دلیل نبود امکانات آموزشی در روستا مجبور به ترک تحصیل و کار طاقت فرسای کشاورز ی شد. او درحین کسب روزی حلال برای خانواده براثر انفجارمین به درجه والای شهادت نایل شد. زندگی و خاطره شیرین و خواندی همسرشهید تحت عنوان " عرق به روستا " را در نوید شاهد کردستان بخوانید.
با آغاز تجاوز آشکار عراق به مرز‌های گلگون کشورمان شهید "جانعلی حسن پور" کوله بار سفر را بست و عازم دیارعاشقان و عارفان شد. آرزو داشت در راه اسلام ، امام خمینی و برای مردم کاری انجام دهد و همیشه عاشق شهادت بود و در این راه جان عزیزش را فدا کرد.
آوازه انقلاب اسلامی و ايستادن در مقابل ابرقدرت ها او را تكان داد.شهید "سعیدالله" برخاست و حريم دل با اشك وجدان تطهير کرد و صعود خويش به بلنداي معرفت را آغاز کرد. دست هموطنان در اعتصام به ريسمان خدا را مشتاقانه فشرد و فرياد بلند استقلال و آزادي سر داد.او کار در مزرعه را رها کرد تا به پاسداری از انقلاب بپردازد.