صادق جلالوند

صادق جلالوند

خاطره مادر شهید جلالوند از عجله پسرش برای رفتن به جبهه

مادر شهید صادق جلالوند در خاطراتی که به صورت دستنویس باقی مانده است تعریف می‌کند: «روزی که می‌خواست به جبهه برود خواب می‌ماند، می‌گوید: مادر چه کنم؟! دیدم آنقدر ناراحت است که گویی هر لحظه سکته خواهد کرد. به او گفتم پسرم فدای سرت، بیا این پول، برو دوباره بلیط بگیر....»
طراحی و تولید: ایران سامانه