خاطرات رزمندگان عملیات بیت المقدس
مدتی از پشت خاکریز به طرف دشمن شلیک کردم ولی نتوانستم ادامه بدهم .برگشتم وکنار خاکریز افتادم. خونریزی پای راستم شدید بود. پیشانی بندم را بازکردم و محکم بالای زخم را بستم. قدرت حرکت نداشتم فقط همانجا به اتفاق چهار مجروح دیگر منتظر ماندیم تا نیروهای امداد برسند. ...