خاطراتی چند از «شهید ابوالقاسم رضایی» در سالروز شهادتش منتشر شد؛
وقتی که پدر سوار قطار شدند شهید هم به داخل قطار رفت و آنقدر علاقه مند به جبهه و شهادت بود که وقتی عمویم گفتند که شما چرا وارد قطار شدید در جواب گفت که امسال بابا می رود و سال دیگر هم نوبت ماست و همینطور هم شد و در همان سال تصمیم گرفت که به جبهه برود و شب اعزام ساک او را مخفی کردیم تا صبح با پیدا کردن ساک در حالیکه لباس بسیجی پوشیده بود حرکت کرد...