علی اصغر عبدالحسینی

نوید شاهد _ در فرازی از وصیت نامه شهید عبدالحسینی آمده است: «ما ملت ایران به رهبری امام خمینی، تا آخرین قطره خون خود در مقابل کفر جهانی ایستاده‌ایم.»

نوید شاهد _ همرزم شهید " علی اصغر عبدالحسینی " نقل می کند: «بعضی از شب‌ها شهید در سنگر حضور نداشتند وقتی علت را جویا شدم مشخص شد، ایشان شب های که در سنگر نبود با یکی دوتا از رفیق هایش به همراه دکتر شهید چمران در جنگ های نامنظم شرکت می کرد و به سنگر عراقی ها نیز می رفت تا اثاثیه مورد نیاز رزمندگان را بیاورد.»

نوید شاهد _ همسر شهید عبدالحسینی نقل می‌کند: «وقتی پدر همسرم از او خواست تا به جبهه نرود و در کنار من و بچه‌هایش باشد، در جوابش گفت: در حال حاضر در مناطق جنگی زن و بچه مردم در زیر آوار گلوله هستند خدمت در جبهه برایم مهم‌تر است.» در ادامه متن کامل این خاطره را می‌خوانید.

نوید شاهد _ همسر شهید عبدالحسینی نقل می‌کند: «وقتی پدر همسرم از او خواست تا به جبهه نرود و درکارهای کشاورزی کمک حالش باشد، در جوابش گفت: در حال حاضر در مناطق جنگی زن و بچه مردم در زیر آوار گلوله هستند خدمت در جبهه برایم مهم‌تر است.» در ادامه متن کامل این خاطره را می‌خوانید.

نوید شاهد _ نوید شاهد گلستان هم‌زمان با فرارسیدن سالروز شهادت شهید عبدالحسینی اقدام به انتشار اسنادی از این شهید بلندمرتبه نموده است که در ادامه می‌بینید.

نوید شاهد _ شهید عبدالحسینی، از سوی بسیج رهسپار جبهه‌های جنگ شد. به دلیل شایستگی‌هایش به سمت فرمانده گردان انتخاب شد. او پس از جان‌فشانی‌های فراوان در مریوان به شهادت رسید. در ادامه تصاویری از این شهید والامقام را می‌بینید.

نوید شاهد _ شهید عبدالحسینی، از سوی بسیج رهسپار جبهه‌های جنگ شد. به دلیل شایستگی‌هایش به سمت فرمانده گردان انتخاب شد. او پس از جان‌فشانی‌های فراوان در مریوان به شهادت رسید. در ادامه تصاویری از این شهید والامقام را می‌بینید.

نوید شاهد _ شهید عبدالحسینی، از سوی بسیج رهسپار جبهه‌های جنگ شد. به دلیل شایستگی‌هایش به سمت فرمانده گردان انتخاب شد. او پس از جان‌فشانی‌های فراوان در مریوان به شهادت رسید. در ادامه تصاویری از این شهید والامقام را می‌بینید.

نوید شاهد _ شهید عبدالحسینی، از سوی بسیج رهسپار جبهه‌های جنگ شد. به دلیل شایستگی‌هایش به سمت فرمانده گردان انتخاب شد. او پس از جان‌فشانی‌های فراوان در مریوان به شهادت رسید. در ادامه تصاویری از این شهید والامقام را می‌بینید.

اما حاج عباس گفت: الان عروسی برادرت می باشد کجا می روی؟ گفت: پدرم می تواند برای کار کشاورزی 10یا 15 نفر کارگر بگیرد، اما در جبهه که زن و بچه مردم زیر خمپاره هستند، چه کسی می خواهد به آنها کمک بکند و همه مجروح هستند، اگر من و تو، به جبهه نرویم، پس چه کسی برود؟...