خاطرات زنان جانباز

خاطرات زنان جانباز
روایتی خواندنی از یک شهروندکرمانشاهی به هنگام بمباران هوایی دشمن بعثی؛

بمباران اماکن مسکونی نشان از ناتوانی دشمن داشت

«مرضیه رحیمی» یکی از شهروندان کرمانشاهی که به هنگام بمباران هوایی دشمن بعثی در جنگ تحمیلی به درجه جانبازی می رسد، می گوید: همسرم راننده تانکر شرکت نفت بود و در آن زمان به جبهه اعزام شده بود به همراه سه دختر و یک پسرم در کرمانشاه زندگی می کردیم روز حادثه را هرگز فراموش نمی کنم پنجم خرداد ماه سال ۱۳۶۴ بود و این روز ناتوانی دشمن روایت می کرد.
روایتی خواندنی از فرزند جانباز «فرصت شلانی»؛

دشمن هر لحظه برای ایران سوغات مرگ می فرستاد

فرزند جانباز «فرصت شلانی» در روایتی خواندنی از مادرش می گوید: دشمن همه جا را نا امن می دانست و دیوانه وار به هر نقطه ی ایران سوغات مرگ می فرستاد. مرام ناجوانمردانه دشمن بزدل، جنگ شهرها بود.
معرفی کتاب؛

کتاب « خاطرات زنان جانباز » به قلم «ناهید اسدی»

کتاب « خاطرات زنان جانباز » به قلم «ناهید اسدی» که درباره زندگی نامه ی، چهار زن جانباز «خاطرات مژگان قنبری، خاطرات توران دخت بخشی، خاطرات شعله میرانی، خاطرات شکر هراسی» پرداخته است...
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه