مرد کوچک

مرد کوچک
نویسنده: سرکار خانم فرزانه نعیمی

مرد کوچک /داستان فارسی

پارسا کمی فکر کرد و گفت: نه به دایی رضا می گی فردا بیاد دنبالم؟ مادر گفت دایی رضا؟ پارسا گفت: آره تا جمال ببینه یک مرد اومده دنبالم. مادر خنده ای کرد و گفت: مگه خودت مرد نیستی؟ پارسا بغض کر د وگفت: بابای جمال هرروز میاد دنبالش، هرکس اون رو اذیت کنه به باباش می گه.
طراحی و تولید: ایران سامانه