نشر شاهد - صفحه 30

آخرین اخبار:
نشر شاهد

کرامات شهیدان؛ (123) به یاد همه جوان های شهید گریه کنید

وقتی حسن برای آخرین بار میخواست به جبهه برود ، نورانیت یک شهید را در چهره اش میدیدیم. او مظلومانه به من و مادرم که او را بدرقه می کردیم نگاه می کرد.

کرامات شهیدان؛ (120) دو روز بیشتر به شهادت من نمانده

محمدرضا شب که به خانه می رسید به قدری خسته بود که نهایت نداشت. بارها به من میگفت: مادر سعی کن یک مقدار به خودت بیشتر فکر کنی و خودت را تزکیه کنی...

کرامات شهیدان؛ (118) خیلی به خدا نزدیک شده بود

علی اصغر در مدت 4 ماهی که در جبهه بود فقط یک بار به مرخصی آمد ولی احساس کردم اصلا آن آدم قبلی نیست و خیلی عوض شده است...
توسط نشر شاهد

جلد اول و دوم «فرهنگ اعلام شهدای استان مازندان» منتشر شد

جلد اول و دوم «فرهنگ اعلام شهدای استان مازندان» به همت « نشر شاهد » منتشر شد.

لحظه های آسمانی - بخش دوم

کتاب لحظه هاي آسماني نوشته دكتر غلامعلي رجايي از انتشارات نشر شاهد به مساله كرامات و و امور ماورايي كه از جانب شهدا براي انسانهاي زميني مشهود شده پرداخته است. 20 خاطره کوتاه برگرفته از این کتاب با عناوین به احترام مادر، بی خود از خویش، نغمه کوثر، دو نیمه سیب، به طراوت بهار،رویای شهادت و ... را اینجا بخوانید.

کرامات شهیدان؛ (116)اسم پسرت را غلامعلی بگذار

مگر مسلمان بودن و حجاب داشتن جرم است که باید اینطوری مورد توهین اینها قرار بگیرم؟...

کرامات شهیدان؛ (113) روز سي ام برمي گردم

محمدرضا گوشه اتاق ساکت نشسته بود.نگاهش کردم؛ انگار داشت به چیزی فکر م یکرد. رو به من کرد و گفت...

کرامات شهیدان؛ (112)چهاردهمی را بايد شما دعا كنيد

یک شب قبل از عملیات «والفجر »4 بود. در یکی از خانه های سازمانی پادگان «الله اکبر » اسلام آباد بودیم. به خانه که آمد، کاغذی را به من نشان داد...
1/ شهیدان در وصیت نامه خود با تاکید بر عفاف و حجاب گفته اند:

زیبندگی زنان در «سنگر حجاب»

«حجاب» همواره دغدغه شهیدان بوده است تا آنجا که آن را به «سلاح زنان» و یا «سنگر» تشبیه کرده اند.

کرامات شهیدان؛ (111)روضه همان ده روز باشد

بعد از کش و قوس های فراوان شهرداری قم خانه پدری ما را تملک کرد. البته چگونه و به چه قیمتی و با چه ظلمی که در حق ما روا داشت، بماند...

کرامات شهیدان؛ (110) وصیتنامه را برایتان می آورند

من از قبل انگار به دلم الهام شده بود که حبیب الله شهید می شود. بار آخری که به جبهه می رفت، وصیتنامه اش را به دستم داد. من نگرفتم و ناراحت شدم، خواست آن را به مادرش بدهد...

کرامات شهیدان؛ (109)شهيدي که شماره تابوتش را گفت

خیلی وقت بود منتظر نامه علی اکبر بودیم. دلواپسی امانمان را بریده بود تا اینکه یکی از بستگان از منطقه تلفن زد و گفت: علی اکبر شهید شده است و ۹ روز قبل جنازه اش را به مشهد فرستاده اند. چرا نمی روید آن را تحویل بگیرید؟...

کرامات شهیدان؛ (108) اینجا بهشت است

قبل از عمليات محرم شهيد رجب قاسمي تبار به ما گفت: «بچه ها، جمع شويد، با شما كاری دارم. » من به اتفاق چند نفر از دوستان در كنار او نشستيم. لبخندي زد و گفت كار بخصوصي با شما ندارم؛ ديشب خوابي ديدم كه خواستم آن را برايتان تعريف كنم.

کرامات شهیدان؛ (107)لحظه وصال

روز آخري بود كه رفتيم بيمارستان. حاج رضا افراسیابی بر اثر عوارض شيميايي به سختي نفس ميكشيد، حتي قادر به تكان دادن دستان خود هم نبود...

کرامات شهیدان؛ (106)دیشب به من الهام شد

در ماه های نخست پیروزی در آشوب های ضد انقلاب در کردستان چند تن از دوستان ما به شهادت رسیدند...

مي شود الآن به من تركش بخورد؟

عمليات رمضان بود و هوا گرم. بچه ها مثلثي ها را گرفته بودند. حاج امير افراسیابی و چند نفر دیگر در گوشه ای نشسته بودند...

مروری بر دوگانه نشر شاهد پیرامون زندگی شهید کاظم رستگار

با گذشت بیش از 3 دهه از شهادت شهید کاظم رستگار، پیرامون زندگی این شهید دو اثر به نام های شاهد یاران(ماهنامه) تحت عنوان آفتاب شرق دجله و کتاب «رستگاری در جزیره» به همت بنیاد شهید و امورایثارگران منتشر شده است.

کرامات شهیدان؛ (102) بلند شو دستت خوب شده

قبل از عمليات يک گلوله به بازوی سردار شهید برونسی خورد. برای مداوا به بيمارستاني در يزد منتقل شد. او فقط مي خواست تا عمليات شروع نشده به منطقه برود؛ اما چون دكترها اجازه این کار را به او نمي دادند، لذا به دامان اهل بیت متوسل شد...

از اختیار خودم بیرون آمدم

سردارشهيد عبدالحسین برونسي نقل ميكرد: شب عمليات به يک ميدان مين رسيديم. يک گردان منتظر دستور من بود. گشتيم تا شايد بتوانیم معبر عراقي ها را پيدا كنيم...

شهدای عصر غیبت (3)/«محمد تقی پسیان» رهبر قیام خراسان

محمد تقی در 1309 ق/ 1270 ش در خانوادهٔ معروفی از «مهاجرین » در تبریز زاده شد. وی فرزند یاور محمد باقرخان عنایت السلطان و بانو عزت الحاجیه بود. جد خاندان پسیان رستم بیگ، بعد از عهدنامهٔ ترکمن چای و جدایی تعدادی از شهرهای ایران...
طراحی و تولید: ایران سامانه