سید ناصر سیاهپوش

سید ناصر سیاهپوش

من یه نخ لباس سپاه رو به صد تا از این دخترا نمیدم!

نوید شاهد - «ناصر که از جبهه اومد مرخصی، بهش شرط پدر دختر رو گفتیم، جواب داد: من یه نخ لباس سپاه رو به صد تا از این دخترا نمیدم! ...» ادامه این خاطره از سردار گمنام دانشجوی شهید " سید ناصر سیاهپوش " را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

3 خاطره خواندنی از سردار گمنام شهید «سید ناصر سیاه‌پوش»

«کارش همین بود. هر چی می‌تونست زبون می‌ریخت که از بابا جمال پول بگیره. اصلا نمی‌دونستیم چقدر حقوق می‌گیره! ...» ادامه این خاطره از سردار گمنام دانشجوی شهید « سید ناصر سیاهپوش » را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

الدخیل الخمینی، الدخیل الخمینی!

صدای گلوله ناصر توی هوا پیچید، یک دفعه دیدیم نیروهایی که جلوی ما و حدود دو گروهان و تقریبا دویست نفر می‌شدند، دستهایشان را بالا بردند و گفتند... آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات همرزم شهید «سید ناصر سیاه‌پوش» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

مادر شهید « سید ناصر سیاهپوش » به فرزند شهیدش پیوست

فاطمه‌بیگم نبوی مادر شهید گرانقدر « سید ناصر سیاهپوش » دار فانی را وداع گفت و به فرزند شهیدش پیوست.
طراحی و تولید: ایران سامانه