در قسمتی از کتاب تو هنوز اینجایی که همسر شهید "حسین امینی اُمشی" روایت می کند، می خوانید: «حسین به همراه نیروهای دیگر آن شب در پایگاه ماندند، مناجات آقاامیرالمومنین را خواندم. گفتم:«خداوندا تو میدانی» که من با جهاد مخالفتی ندارم،اما آن احساس عجیب، آن بیقراری و آن ندای غریب مرا رها نمیکرد.»