سه‌شنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۵۸
نوید شاهد: يك روز همراه آقا مجيد از قرارگاه كربلا به سمت بهبهان در حركت بوديم.آن روزها (زمستان61) سردارشهيد بقايي فرماندهي قواي يكم كربلا رابه عهده داشت

يك روز همراه آقا مجيد از قرارگاه كربلا به سمت بهبهان در حركت بوديم.آن روزها (زمستان61) سردارشهيد بقايي فرماندهي قواي يكم كربلا رابه عهده داشت نرسيده به پل نادري اهواز بسيجيها را ديدم كه عازم جبهه هاي نبردند.سردار باديدن آن صحنه اشك از ديدگانش جاري شد و به اين همت والاي بسيجيان مرحبا گفت وبا احساس برانگيخته گفت: آقا جعفر تورابه خدا اينها به جبهه بروند ومن به خانه بازگردم؟!
او در بين راه بچه هاي بسيجي راسوار ماشين مي كرد وبا اشتياق برگل رويشان بوسه ميزد.
 
ايشان مرد نياز ونماز بود و در برپايي مراسم دعا ونيايش سعي فراوان داشت وتوصيه ميكرد تا برادراني چون سردار شمايي ويا سردار بهروزي وبنده امام جماعت باشند وخود چنان گردن را كج مي كرد كه گويا خضوع و خشوع يك بنده پركشيده دلباخته بود درمجلس دعاي كميل خالصانه و عارفانه شركت ميكرد وبا
حضور او در مجلس رنگ وبوي ديگري داشت وحالت روحاني و معنوي خاصي به خود مي گیرد.

راوي: مرتضي صفاری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده