نوید شاهد - محمد معصومشاهی برادر شهید هوشنگ معصومشاهی می‌گوید: «به پل باقرآباد که رسیدیم غوغایی برپاشد و صفیر گلوله و بوی باروت همه جا پخش شد و من با چشم خودم دیدم که برادرم روی زمین های گرم باقرآباد در خون خود غلتید.»

ش

به گزارش نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران و به نقل از ایرنا: شهدای 15 خرداد رفتند، اما راه آن‌ها هرگز ناتمام نماند و یادشان همواره زنده است، حرکت مردم ورامین و پیشوا در دفاع از ولایت را بی‌نظیر است و باعث جرقه قیام 15 خرداد در قم زده خورده است، اما آنچه در قیام مردم ورامین و پیشوا شاهد آن بودیم، کم‌نظیر و در بسیاری از موارد بی‌نظیر است.

اصل حرکت مردم مؤمن این منطقه بر دفاع از ولایت و مرجعیت بنانهاده شد و تا زمانی که از فرهنگ قیام 15 خرداد، یعنی همان ولایتمداری و حمایت و تبعیت از ولایت فاصله نگیریم موفق خواهیم بود، مردم این منطقه با نثار خون خود تبعیت و حمایت عملی از ولایت را به اثبات رساندند.

قیام پانزدهم خرداد سال 1342سرآغازحرکت ملتی سرافرازبه سوی رهایی ازستم وستمگری بود و مردم شهرستان ورامین به عنوان طلایه داران این قیام با تقدیم جان خود این حرکت را تداوم بخشیدند.

بسیاری از افرادی که دراین قیام شرکت داشتند، اکنون گرد پیری بر رخسار آنها نشسته، اما هیچگاه آن روزها و جنایات رخ داده در آن روزگار را فراموش نخواهند کرد.

محمد معصومشاهی برادر یکی از شهدای پانزده خرداد می گوید: در روز 15 خرداد در حالی که کفن پوشیده بودیم و شعاریا مرگ، یا خمینی سرداده بودیم به حدود 200متری باقرآباد که رسیدیم بلندگوها اعلام کردند، برگردید ولی مردم اعتنا نکردند.

وی ادامه داد: به پل باقرآباد که رسیدیم غوغایی برپاشد و صفیر گلوله و بوی باروت همه جا پخش شد و من با چشم خودم دیدم که برادرم روی زمین های گرم باقرآباد در خون خود غلتید.

وی افزود: خواستم جنازه اش را از روی زمین بردارم که مرا دستگیر کرده و به باد کتک گرفتند ولی چون ازدحام جمعیت زیاد بود مرا رها کردند.

سیدمحمد طباطبایی برادر شهیدسیدمرتضی طباطبایی هم می گوید: ساعت 16 روزپانزدهم خرداد از خانه بیرون آمدم تا به مزرعه خود سری بزنم که متوجه شدم مردم شهر با اطلاع از دستگیری امام خمینی (ره ) به سمت تهران در حرکت هستند و من هم با آنها همراه شدم.

وی گفت: برادر شهیدم از راننده کامیونی که از آشنایان بود، خواست ما را به جمعیت پیشوا که زودتر حرکت کرده بودند، برساند، او نیز این کار را کرد و ما در نزدیکی خیرآباد به جمعیت عظیم شهر پیشوا ملحق شدیم.

ش

وی اضافه کرد: نزدیک باقرآباد اتوبوس های شرکت واحد سربازان زیادی را پیاده کردند و پس از اینکه جمعیت به اخطارهای آنها توجهی نکرد، ساعت 19 این روز دستور شلیک داده شد و برادرم که در صف اول ایستاده بود به ضرب گلوله به شهادت رسید.

یکی ازساکنان باقرآباد نیز می‌گوید: بعد از ظهر روز 15خرداد کنار خیابان در باقرآباد نشسته بودیم که چند ماشین نظامی نیروهایی را در پل باقرآباد پیاده کرد تا جلوی حرکت مردم ورامین که به سمت تهران درحرکت بودند را بگیرند.

ش

سلیمان شاهسون بغدادی اظهارداشت: فرمانده پاسگاه باقرآباد به نام حسین نوع پرور از فرمانده گارد خواست تا درگیری صورت نگیرد تا در این درگیری جان زنان و بچه هایی که درمزارع وخیابان های اطراف مشغول کار و تردد بودند به خطر نیفتد.

وی گفت: فرمانده گارد که سرهنگ بهزادی نام داشت به مردم دستور داد که برگردند ولی مردم اعتنا نکردند، چند تیر هوایی شلیک شد و بعد مردم را به گلوله بستند.

این شاهد می افزاید: من خودم شاهد بودم که تعداد زیادی ازمردم که کفن پوشیده و در صفوف اول ایستاده بودند به ضرب گلوله به شهادت رسیده و یا مجروح شدند.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده