گفتگوی پدر شهید با نوید شاهد
شنبه, ۱۱ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۱۲:۲۱
پدر شهید حسین محمدخانی درباره خاطرات پسرش بیان کرد: حسین بسیار خوشرو و مهربان بود. خادم اسلام بود و همیشه لباس خدمت به تن داشت. در نهایت هم در لباس خدمت و با زبان روزه در ماه رمضان به دیدار حق شتافت.

به گزارش نوید شاهد استان قم، حسین محمد خانی فرزند علی محمّد در شهریور سال 1346 در شهر قم، محلۀ قدیمی جوی شور متولد شد. وی بارها به جبهه غرب و جنوب اعزام و مجروح گردید و سرانجام در اردیبهشت سال 1365 مصادف با ماه مبارک رمضان به مقام شهادت نایل گردید.

خادم اسلام بود و در لباس خدمت به دیدار حق شتافت

تشییع شهدا را از دست نمی‌داد

پدر از حسین‌اش می‌گوید: حسین تا ابتدایی را بیشتر نخواند، بعد کنار خودم در مغازه کار کرد، جوان‌ها و نوجوان‌ها که به جبهه می رفتند، او هم هوایی شده بود.

تشییع شهدا را از دست نمی‌داد. همه تشییع ‌ها را شرکت می‌کرد و با اشتیاق از شهادت می‌گفت. گاهی وقتها تمام عصر برای تشییع و تدفین شهدا می‌رفت.

پیرمردها بروند و ما جوانها بمانیم؟!

یک روز عکس شهید ریش سفیدی را نشانم داد و گفت: این ۵۵ سال داشت. او رفت و من هنوز هستم. او باید برود و ما بمانیم؟!

به او گفتم: اختیار با خودت است. اگر دوست داری بروی برو.

مادر شهید در ادامه صحبت پدر شهید اینگونه نقل می‌کند: برادرش ۵ سالی بود در جبهه بود. او نیامده این رفت، سه مرحله اعزام شد. یک مرحله دچار موج گرفتگی شد و بار آخر که آمد گفتم بمان تا بهتر شوی.

گفت، پیرمردها می‌روند ما نرویم. رفت و با همه خداحافظی کرد. سحری را برایش گذاشتم کوله را بست و عازم شد.

گفت عروسم در گلزار است، خیلی باشکوه بود

خوشرو و خندان و مهربان بود. به دیگران کمک می‌کرد. استراحت نداشت. یک روز زن عمویش گفت، برای تو هم عروسی می‌گیریم. گفت: عروسی من گلزار است و همین هم شد.

برادر شهید ادامه می‌دهد: واحد تعاون لشکر بود. برای تفحص شهدا می‌رفتند. رمضان سال ۱۳۶۵ مصادف با اردیبهشت بود. وقتی برای تفحص رفتن با اصابت تیر دشمن به شهادت رسید.

زبان روزه به شهادت رسید. رفت تا افطار را نزد پروردگار روزی خورد. عروسی حسین هم همان گلزار شد. چقدر با شکوه. جمعیت زیادی آمده بود.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده