شهید حسن نوشادی

شهید حسن نوشادی
خاطره‌‌ای از شهید «حسن نوشادی»

نذر کرده‌ام به جبهه بروم و مفقودالاثر شوم

پدر شهید تعریف می‌کند: روزی نبود که حرف جبهه را در خانه پیش نکشد. می‌گفت؛ می‌خواهم به جبهه بروم. و من با لبخند به او می‌گفتم؛ مگر نذر کرده‌ای که هر روز اسم جبهه و جنگ را می‌آوری؟ می‌گفت؛ آره پدر من نذر کرده‌ام به جبهه بروم و مفقودالاثر شوم.

زندگی‌نامه شهید «حسن نوشادی»

نوید شاهد استان هرمزگان زندگی‌نامه شهید والامقام «حسن نوشادی» را برای علاقمندان منتشر می‌کند.
خاطرات شفاهی والدین شهدا

برای پیدا کردن فرزند شهیدم، تمام شهرها را گشتم

پدر شهید «حسن نوشادی» می‌گوید: یک روز پسرم گفت بابا می‌خواهم به جبهه بروم، به او گفتم تو هنوز ثبت‌نام نکرده‌ای، گفت ثبت‌نام می‌کنم و می‌روم. برای خودش پرونده تشکیل داد، با ما خداحافظی کرد و به جبهه رفت، رفت و دیگر برنگشت و همان جا به شهادت رسید. تمام شهرها را برای پیدا کردنش گشتم تا اینکه به لطف خداوند پیکرش را پیدا کردم. فقط یک بار خوابش را دیدم. آرزو دارم یک مرتبه دیگر خواب شهیدم را ببینم.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه