زندگی شهید - صفحه 3

شهید، مدتی بیمار بود و در بیمارستـان بستـری. پـدرش به وی پیشنهـاد میکند که بهتر است، تقاضای معافیت از نظام وظیفه را بنماید تا ، اینکه معاف گردد.ولی خودش قبول نکرده می گوید: «باید به قران و دین و مملکت خدمت نماید. می خواهم از آب ، خاک و میهن اسلامی، دفاع کنم» گویا ، داستان یاران امام حسین (ع ) را ، در نظر داشته است...

شهيد حسين امان اللهی فر فرزند محمدعلی در شهر ری از توابع استان تهران چشم به جهان گشود و در سال دوازدهم مهر 1342متولد شد و در دامان مادی مهربان و دلسوز پرورش يافت و جانش به آموزه‌های دينی و مذهبی عجين شد و دارای سه برادر بود و دوخواهربود.

بعد از پيروزي انقلاب شهيد بختياري از همان اوايل نيز پاسداري از دست آوردهاي اين انقلاب را که خود سهمي در آن داشت هدف خود مي دانست . شبهاي فراواني در کوچه و مسجد محل پاس مي داد و عضو بسيج نيز بود. زماني که جنگ تحميلي آغاز شد .تنها آرزويش شهادت بود و شهادت...

ايشان که يک مبارز واقعي بود با شروع پيروزي انقلاب وارد کميته شد و زماني که جنگ آغاز شد در اوايل آن به پادگان ولي عصر رفت و سپس به کردستان اعزام شد در فتح بازي دراز کوشيد. و پس از فتح آن به نگهباني از فرمانده ي کل قوا آقاي خامنه اي پرداخت و محافظ ايشان بود اما از آنجا که عاشق مبارزه بر عليه ظلم بود مجدداً داوطلبانه به خرمشهر رفت

یادواره ی شهدای شهرستان شوط بمناسبت هفته ی دفاع مقدس روز پنج شنبه 96 سی ام شهریور 96 در گلزار شهدای شهر شوط برگزار شد.

یکی از عکس‌های ماندگار شهدا مربوط به جانبازی است که با پای قطع شده و عصا بر دست در منطقه عملیاتی خیبر دوشادوش رزمندگان حرکت می‌کند اما لحظاتی بعد از عکس گرفتن به شهادت می‌رسد.

کتاب «آدم‌ها توی قاب من نمی‌میرند» روایت زندگی شهید سعید جان‌بزرگی منتشر شد.

کتاب مهتاب شب سوم از مجموعه قصه های سرداران شهید (برای گروه سنی ج) است که به دست علی آقا غفار (روزنامه نگار و نویسنده) با یاری جستن از نقاشی محمد حسین کارگر شریف فراهم آمده است.