خواهر شهید «رضا اشرفی» نقل می‌کند: «رضا گفت: من هم دوست دارم آبجی کوچولوم درس بخونه، اما بیشتر دوست دارم که او نماز بخونه و موهاشو زیر روسری بذاره تا کسی نبینه.»

به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید رضا اشرفی» پنجم دی ۱۳۴۰ در شهرستان گرمسار به دنیا آمد. پدرش نورالله و مادرش رعناخانم نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و ششم مهر ۱۳۶۱ در پیرانشهر توسط نیرو‌های بعثی بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. پیکر وی در گلزار شهدای امامزاده عبدالله زادگاهش به خاک سپرده شد.

دوست دارم خواهرم با حجاب باشه

حرم حضرت عبدالعظیم

بهانه گیری‌ام از صبح شروع شد. نزدیک‌های ظهر بود. با شنیدن صدای در، گریه‌ام قطع شد. بدوبدو به سمت در دویدم و گفتم: «آخ جون! داداشی اومد.» همان‌طور که با آستین لباسم، اشک‌هایم را پاک می‌کردم، در را باز کردم. رضا بود. گفتم: «سلام داداشی!»

گفت: «علیک سلام آبجی کوچولوم!»

دستی بر سرم کشید و گفت: «چی شده؟»

صدای مادرم بلند شد: «از صبح تا حالا پدرمنو در آورده. معلوم نیست که چی می‌خواد؟»

گفت: «می‌خوای بریم حرم؟»

مادر گفت: «الان خسته‌ای، کمی استراحت کن بعداً برو!»

گفت: «الان برمی‌گردیم.»

کیف مدرسه‌اش را داخل حیاط گذاشت و مرا بغل کرد و رفتیم حرم حضرت عبدالعظیم.

(به نقل از خواهر شهید، معصومه اشرفی)

دوست دارم خواهرم با حجاب باشه

کنارش نشستم. با خودکار و کتاب‌هایش ور می‌رفتم. خندید و گفت: «دوست داری مدرسه بری؟» گفتم: «آره، دوست دارم.»

گفت: «من هم دوست دارم آبجی کوچولوم درس بخونه، اما بیشتر دوست دارم که او نماز بخونه و موهاشو زیر روسری بذاره تا کسی نبینه.»

آن وقت با دستش روسری‌ام را جلو کشید و گفت: «از همین الان هم تمرین کنه بهتره مگه نه؟»

گفتم: «آره!»

(به نقل از خواهر شهید، معصومه اشرفی)

احترام به والدین

هر وقت نامه می‌فرستاد، سفارش همه را می‌کرد؛ از بزرگ فامیل گرفته تا کوچک. به پدر و مادر که می‌رسید تأکید زیادی داشت که: «احترام به پدر و مادر یادتون نره، هر چه داریم از اون‌ها داریم. نگذارین احساس کمبودی داشته باشن.»

(به نقل از مادر شهید)

این بار شهید می‌شم

آخرین شبی که با هم بودیم، موقع خوابیدن گفت: «بچه‌ها! اگه این سری برم دیگه برنمی‌گردم و شهید می‌شم.»

گفتم: «رضا! این حرف رو نزن.»

گفت: «باور کن. این دفعه برم شهید می‌شم. می‌دونم.»

آن دفعه آخری بود که او را دیدم.

(به نقل از پسرعومی شهید، حمیدرضا اشرفی)

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده