شهید سید فرید فاطمی: عزت و شرف به ما حكم مىكند كه براى مرگ آغوش باز كنيم
««بسم الله الرحمن الرحيم»»
به نام پروردگارى كه انسان را از خون آفريد؛ به نام پروردگارى كه كريم تر است؛ به نام پروردگارى كه نوشتن را به قلم تعليم كرد؛ به نام پروردگارى كه آموزانيد به انسان آنچه را كه نمىدانست.
بارالها مي دانى كه چه مىكشيم گويى چون شمع ذوب مىشوم. معبودم از مردن نمىهراسيم اما مىترسيم كه بعد از ما ايمان را سر ببرند و اگر سوزيم هم كه روشنايى مي رود و جاى خود را دوباره به شب مىسپارد پس چه بايد كنيم؟ از يك سو بايد بمانيم كه شهيد آينده شويم و از ديگر سو بايد شهيد شويم تا آينده بماند. عجب مصيبتى! چه مىشد امروز شهيد مىشديم و فردا زنده مىشديم تا دوباره شهيد شويم و به فرمايش خود اباعبدالله حسين(ع) ما در دامان كرامت و آقايى پرورش يافتهايم و سعادت و سرورى در روح و جان ما موج مىزند و عزت و شرف به ما حكم مىكند كه براى مرگ آغوش باز كنيم.
آه چقدر مشتاقم كه به اين جوانان شهيد هر چه زودتر بپيوندم.
اى كوههاى سر به فلك كشيده، اى دشتهاى يادگار نظام جور قابيليان تاريخ و اى نخلستانهاى به ياد آورنده نالههاى اميرالمؤمنين (ع) و بدانيد كه ما در راه شهدا گام بر مىداريم.
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
و انى مرسلة اليهم بهدية فناظرة بم يرجع المرسلون فلما جاء سليمان قال أتمدونن بمال فما اتانى الله خير مما اتاكم بل انتم بهديتكم تفرحون نمل 35 ـ 36
حال فرازهايى از معصومين سلام الله عليهم اجمعين را يادآورى مىنمايم:
1 ـ همه خوبيها در شمشير و زير سايه آن است و مردم را راست ننمايد جز شمشيرها و شمشيرها كليدهاى بهشت و جهنم هستند. اين است كلام مبارك رسول الله (ص).
2 ـ خدايا مرا شاكر و صابر كن و مرا در چشم خويش خوار و در نظر مردم بزرگوار كن.
3 ـ خدايا مرا دو چشم اشكبار بخش كه دل را از ريزش اشكهايى كه از بيم تو مىريزد شفا بخشد پيش از آن كه اشكها خون و دندانها آتش شوند و بالاخره فرمايش گهربار از امام صادق (ع) در هر صبح و شام به انتظار فرج امام زمان (عج) باشيد.
خدايا پنداشتم كه تو را شناختم ولى مىانگارم كه تو را نمىشناسم. مولايم آرزويم اين است كه تا واپسين لحظات حيات حب آقا اميرالمؤمنين و اهل بيت سلام الله عليهم اجمعين از دل و جانم بيرون نرود.
معشوقم آرزويم اين است كه مرا عبد خويش سازى هر چند كه روسياهم ليك مگر خواجه بنده رو سياه ندارد.
محبوبم اگر كه گناهى مرتكب شدهام نه به واسطه عصيان بلكه نظر به جهل من بوده است و من عاجزتر و بىمقدارتر از آنم كه در مقابل تو قد علم كنم و هيچ ندارم بگويم جز اينكه ((الهم انت رب وانا عبدك))
پدر عزيز و استاد ارجمندم همانطوري كه در طول زندگيم هميشه راهنمايم در امور شرعى و عرفى بودهايد اميدوارم كه با صبر على گونه فقدان مرا تحمل نماييد چرا كه و الله يحب الصابرين
مادر گراميم پس از عرض سلام و ديده بوسى خدمت شما و پدرم از اينكه در دوران حياتم چه در دوران طفوليت و چه در دوران بلوغ موجبات ناراحتى شما را فراهم آوردم پوزش مىطلبم و اميدوارم مانند خانم حضرت فاطمهزهرا (س) صبر را پيشه كنيد و برايم اشك نريزيد مرگ حق است پس چه بهتر كه مرگ شهادت باشد.
خواهر بهتر از جانم تويى كه هميشه غمخوار و مونس و ياور من بودهاى با ايمان و روحيهاى كه در شما سراغ دارم مطمئن هستم مانند خانم حضرت زينب (س) اين واقعه ميمون را پذيرا باشى و با فريادت مشت محكمى بر دهان ياوهگويان بكوبى. برادر مهربانم سعيد، تنها خواهشى كه از شما دارم اين است كه جاى مرا در خانه پر كنيد هر چند كه تا به الان لطفتان شامل حال ما بوده است.
و تو فرزند عزيزم، اميدوارم مانند پدر بزرگت و عموى شهيدت راه شهدا، راهى كه معصومين و در نهايت خداوند تبارك و تعالى معين فرموده است دنبال نمايى و چنان برقى توفنده و رعدى كوبنده بر دشمنان اسلام بتازى و سرباز شايستهاى براى ولى عصر (عج) باشى.
معبودم آخرين تقاضايم اين است كه مرا به گونهاى شهيد گردانى تا از جدم آقا اباعبدالله الحسين (ع) شرمنده نباشم. در خاتمه از كليه خويشان دوستان و آشنايان حلاليت مىطلبم اين بود وصيتنامه بنده حقير خداوند سيدفريد فاطمى. والسلام
منبع: اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم