وصیتنامه شهید جواد نوبخت البرزی؛ اجر شهید هر جا که باشد برقرار است
حضور محترم پدر و مادر عزیزتر از جانم
پس از عرض سلام، سلامتی شما را از درگاه خداوند متعال خواستارم و امیدوارم زیر الطاف الهی در زندگی گرم و پر محبت و صفا ادامه دهید. باری ما اینجا در یکی از محلههای خرمشهر اینکه میگویم خرمشهر به دلیل این است که بچههای بومی این شهر معتقد هستند که تا شهر ما در دست اجنبی است، ما به شهرمان نام خونینشهر را نمیگذاریم و دیگر اینکه ما خون ندادیم که اسم شهرمان عوض شود، هستیم نام این محله کوت شیخ است کوچۀ شیخ. خلاصه اینجا ما در زیر رگبار توپ و خمپاره و گلوله و آرپیجی 7 با اتکال به خداوند به جنگ علیه این مزدوران کافر ادامه میدهیم.
هر گلولهای که از طرف ما آتشی میشود با ده عدد آرپیجی 7 و صدها گلوله جواب داده میشود ولی بحمدالله در این یک ماه فقط ما سه شهید بیشتر ندادهایم. یکی شهید محمد گیلکی و دیگری شهید سنگانی و نفر دیگر یک کاشانی بود. تمام این منطقۀ کوت شیخ در دست 200 الی 300 نفر از افراد بسیج سپاه و تعدادی هم افراد نیروی دریایی است. در عوض آن طرف رودخانه 2 لشکر 12 هزار نفری زرهی عراقی مستقر هستند حالا شما حساب وضع جبهه ما را بکنید.
دربارۀ اینکه گفته بودید وصیتنامه بنویسم من در این دنیا چیزی ندارم که ارزشی داشته باشد و اگر هم با کسی خورده حسابی داشته باشم ان شاءالله حلال میکنند. دیگر من اگر شهید شدم که از خدا میخواهم که به این زودیها مرا به این فیض بزرگ برساند چون ما حالا حالاها جنگ داریم و میخواهم که بیش از این از حرمت خون شهیدان پاسداری کنم و اگر هم شهید شدم برای من فرقی ندارد چه در آب خوراک کوسههای دریا شوم و چه در زیر پای حضرت معصومه (س) دفن شوم زیرا اجر شهید هر جا که باشد برقرار است پس وصیت نمیکنم که مرا در کجا خاک کنید و خلاصه اگر دیگر مرا ندید حلال کنید.
منبع: اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم