شهید مهدی سبزعلی گل: شاد و مسرور و مشتاق ديدار با خدا هستم
بسمه تعالي
خدمت پدر و مادر گرامی سلام:
اميدوارم حالتان خوب بوده و تندرست و موفق باشيد اميدوارم از اينكه نتوانستم به حضورتان چند وقتی است برسم و در حق شما خدمتی بكنم مرا ببخشيد. عزيزان با وجود اينكه برايتان نامه نوشتم كه به جبهه می خواهم بروم ولی كسب نظر نشد لذا از اين جهت از شما معذرت می خواهم ولی چه می شد كرد آيا نظر الهی بالاتر از نظر شما كه يقيناً وافق هم بوديد نبود آيا شرط انصاف بود كه نيروی جوانی در چنين حمله ای كه قرار است بشود شركت نداشته باشد. عزيزان الان 26/2/60 در سنگر رقابيه يعنی در چادر بهداری هستم احتمالاً ساعات ديگر حمله شروع ميشود حمله ای كه سابقه نداشته است ولی شاد و مسرور و مشتاق ديدار با خدا هستم كه فقط خدا ميداند ان شاءالله مورد تائيد الهی قرار بگيرد و خدا شاهد است كه لباس سرخ شهادت را بر لباس سفيد شب دامادی ترجبح داده و اينگونه عروسی را كه از پس مبارزه حق عليه باطل می آيد دوست ميدارم و ميدانم مردن حق است ولی مردن فی سبيل الله و حق را و اينچنين مردن را دوست ميدارم و از آنجا كه ميدانم راهم چيست و در چه جهت و به كجا منتهی ميگردد كوچكترين دلهره ندارم. شاد و مصمم و آگاه.
عزيزان چند مورد بود كه بايد به اطلاع شما برسانم كه من شوق بيش ازحد نسبت به امام دارم پس از شما می خواهم هميشه از اين بزرگوار پشتيبانی كرده و دعايش كنيد و راهرو كامل او باشيد كه فرمان رسول الله را ميدهد.
باری مادر جان مرا ببخش حلالم كن ای عزيزخداحافظ- خدانگهدارت باد.
مادرجان به جای گريه از تو می خواهم افتخار كنی كه فرزندت توانست راه شهيدان را بپيمايد كه خدا گفته:
ولاتحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل احيا عند ربهم يرزقون
و شايد اگرخدا بخواهد به لقاء الله بپيوندم كه پس از مبارزه پيش خواهد آمد و زندگی است جاويد.
منبع: اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم