شهید محمدرضا حمیدی؛ قدرت اسلام را در جهان به نمایش گذاشتیم
بسماللهالرحمنالرحيم
پدر، مادر، برادر و خواهران عزيزم
پس از سلام و درود بىپايان به پيامبران عظيم(ص) و ائمه هدى سلامالله عليه و رهبر انقلاب امام خمينى سلامتى شما را از درگاه خداوند قاصم الجبارين خواهانم . اگر جوياى حال جبهه جنگ حق عليه باطل باشيد بدانيد كه رزمندگان اسلام در جبهه حق با دادن شهداى كم و مجروحين قليلى و كشتن تعداد زيادى از صداميان كافر و مجروح نمودن آنها و به اسارت گرفتن آنها تپهها و دشتهاى جوفينه و تپهچشمهو... را در نور ديدند و صداميان را به عقب راندند و مناطقى كه در حدود هيجده ماه در دست صداميان بود باز دوباره بر آنها سلطه پيدا نمودند و به حول و قوه الهى قدرت اسلام را در جهان به نمايش گذاشتند. اگر شما در جبههها بوديد و مىديديد كه چگونه صداميان جنازههايشان هر چند متر به چند متر افتاده است و از بوى تعفن آنها بيابانها بد بو شدهاست.
پدرم بدان كه در اين حمله امام زمان(عج) مستقيما فرماندهى را در دست داشتند . چون ما در تنگهاى كه مابين عراقيان بود تا صبح حمله در آنجا بوديم و آنها با هر قدرتى كه داشتند آنجا را مىكوبيدند . اما از دماغ يك نفرخون جارى نگشت و صبح كه از آن تنگه خارج شديم تمام گلولههاى خمپاره به هدف خورد و چون ما از آنجا خارج گشته بوديم ديگر سودى به حال آنها نداشت و از گروهان ما هنوزكسى شهيد نگشته است و من هم هنوز سالم مي باشم و هماكنون كه نامهمىنويسم تا چند ساعت بعد بايد حمله كنيم و بقيه خاك ايران عزيزمان را آزادكنيم . و ديگر از سرنوشتم جز خدا كسى ديگر خبرى ندارد .
پدرم در اين حمله احتمال خطر خيلى زياد است و چون در بيابان مسطح بايد حمله كنيم و در زير رگبار مسلسل دشمن به پيش بتازيم و به حول قوه الهى راه كربلا را باز نماييم. پدرم ميدانى كه از قديم همه آرزوى باز شدن راه كربلا را داشتند و خودت ميدانى كه در آن وقت ننهآقا(خدابيامرزدش) زنده بود آرزوى زيارت كربلا را ميكرد و ما الآن برآنيم كه اين آرزو را به اتمام برسانيم و راه كربلا را باز نماييم.
پدرم اگر شهيدگشتم به هيچ وجه ناراحت نباش و مادرم را نيز دلدارى بده . در اين حمله جواناني كه امام زمان را ديدهبودند شهيد گشتند و من نيز آنها را ميشناسم والسلام به اميد روزى كه راه كربلا باز شود. 3/1/61
منبع: اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم