سرپرست بنیاد شهید و امور ایثارگران آذربایجان شرقی در جریان سفر به مرکز منطقه آزاد ارس، به صورت جداگانه با حضور در منزل سه خانوادۀ شهید و ایثارگر اهل هادیشهر با آنان و خانوادههایشان دیدار کرد.
کد خبر: ۵۷۰۸۵۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۰۲
جمعی از کوهپیمایانِ جانباز استان البرز به ارتفاعات وارنگهرود در جاده چالوس صعود کرد و ضمن گرامیداشت یاد و خاطر شهدا، بار دیگر با آرمانهای امام راحل و شهدای عزیز تجدید میثاق کردند. تصاویر مربوط به این کوهپیمایی را ببینید.
کد خبر: ۵۷۰۷۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۳۰
خاطرات شفاهی
«محمد فارسی» جانباز ترور 50 درصد میگوید: «سال 1360 بود که دچار یک ترور نافرجام از سوی منافقین شدم. در این حادثه چهار گلوله به گردن، بازو، پای راست و سر من اصابت کرد...»
کد خبر: ۵۷۰۶۶۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۹
خاطرات شفاهی آزاده دفاع مقدس؛
روایت اسارات بین خوف و رجا از زبان آزاده و جانباز دفاع مقدس«حاج باقر رنجبر» بشنوید.
کد خبر: ۵۷۰۵۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۶
همایش جانبازان بصیر (دوچشم نابینا) استان مرکزی امروز پنجشنبه ۲۴ خرداد ماه ۱۴۰۳ با حضور مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان، مدیر بیمه دی استان، مدیر کل مخابرات استان، معاونین توسعه و مدیریت و سلامت و توانمندسازی اجتماعی بنیاد و رئیس بنیاد شهرستان اراک و جانبازان بصیر استان در هتل پیام اراک برگزار شد.
کد خبر: ۵۷۰۴۵۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۴
خاطرات شفاهی
«امیر کسبت» جانباز جنگ تحمیلی میگوید: «در سال 1361 از طریق بسیج بندرعباس به خط مقدم اهواز اعزام شدم. تو یکی از عملیاتها داوطلب شده بودم و میخواستم تانکهای عراقی را منهدم کنم که پای راستم را با تیر زدن و بر روی زمین افتادم، خواستم بلند بشم و برم جلو که یک دفعه افتادم و دیدم پا ندارم. چهار بار با پای مصنوعی همراه با دوست جانبازم به جبهه اعزام شد...»
کد خبر: ۵۷۰۳۱۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۳
روایتی شنیدنی از زبان جانباز و آزاده«محمد کرم نعمتی»
«محمد کرم نعمتی»میگوید: دو ساعت در طول روز در زندانهای عراق اجازه آزادی به ما میدادند. در ایام عاشورا و تاسوعا یک شب که عزاداری میکردیم سه شب بدون آب و غذا ما را شکنجه می دادند.
کد خبر: ۵۷۰۲۶۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۲
گفتگوی تصویری با جانباز «منوچهر غلامی برشاهی»
«منوچهر غلامی برشاهی» می گوید: وقتی به منطقه میرفتیم فکر هم نمیکردیم حتی یک ثانیه دیگر هم زنده بمانیم اما خداوند به ما کمک میکرد. درگیریها خیلی سنگین بود.
کد خبر: ۵۷۰۲۶۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۲
گفتگوی تصویری با جانباز و آزاده «محمدرضا عامریان»
جانباز و آزاده «محمدرضا عامریان»، میگوید: زمانی که آزاد شدیم 12 ساعت در اتوبوس بودیم تا به مرز خسروی رسیدیم حتی یک قطره آب هم به ما ندادند.
کد خبر: ۵۷۰۲۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۲
برگی از خاطرات جانبازان؛
«هنوز سرگیجهام برای خون زیادی که در مجروحیت از دست داده بودم خوب نشده بود و همان ضربه اول کارم را ساخت. اول فکر کردم که دزدند و دست از موتور کشیدم، ولی آنان مرا میخواستند و موتور را رها کردند و دو نفری مرا به باد مشت و لگد گرفتند ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات جانباز سرافراز «عمران ثقفی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۷۰۲۴۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۲
خاطرات شفاهی جانبازان دفاع مقدس
جانباز «علی تاجی» که نوجوانی کم سن و سال بود و پدر به ایشان اجازه حضور در جبهه را نمیداد با شروع عملیات شیاکوه از خانه فرار کرد و راهی جبهه شد. در همان عملیات از ناحیه پا به مجروحیت رسید اما قرار نبود مجروح شدن پایان تکلیف برایش باشد بلکه با شروع کارهای فرهنگی، تکلیف خود را به امام و انقلاب ادامه داد.
کد خبر: ۵۷۰۱۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۰۸
خاطرات شفاهی جانبازان دفاع مقدس
جانباز «علی مرادی» از جانبازان شهر پرندک وقتی مشاهده کرد شهدا را میآورند و این مسئولیت را در خود احساس کرد که در زمان جنگ، وظیفه دارد حافظ خاک و ناموس خود باشد، برای همین در سال 1360 به عضویت سپاه پاسداران درآمد.
کد خبر: ۵۷۰۱۵۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۰۸
خاطرات شفاهی جانبازان دفاع مقدس؛
جانباز محمد تقی خدادادی از مجروحین هشت سال دفاع مقدس در گفتگو با نویدشاهد استان مرکزی از نحوه اعزام خود به جبهه و مجروح شدنشان در عملیات خیبر برایمان گفت.
کد خبر: ۵۷۰۱۵۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۲۸
گفتگوی تصویری با جانباز «لطیف کرمی الیاسوندی»
«لطیف کرمی الیاسوندی» میگوید: علاقه زیادی به جمهوری اسلامی داشتم تا اینکه آماده خدمت سربازی شدم ما را به حلبچه فرستادند و از آنجا به ارومیه 6 ماه مانده بود که خدمتم تمام شود بیسم چی بودم که در نوار مرزی ایران و ترکیه به کمین خوردیم و آنجا مجروح شدم.
کد خبر: ۵۷۰۰۵۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۰
روایتی خواندنی از فرزند جانباز «برزو قبادی»
«پردیس قبادی» فرزند جانباز «برزو قبادی» میگوید: پدرم یک روز برای آوردن آب به کنار اروند رود میرود هنگام برگشتن به میدان مین برمیخورد چون از مینهای دشمن آگاهی ندارد تنها چیزی که به خاطرش میرسد با سرعت زیاد از میدان مین بگذرد تا مین منفجر نشود با سرعت تمام میدان مین را میدود. اما به خواست خدا هیچ مینی منفجر نمیشود.
کد خبر: ۵۶۹۹۹۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۹
روایتی خواندنی از زبان فرزند جانباز و آزاده «ایرج کریمی»
فرزند جانباز و آزاده کرمانشاهی «نادر کریمی»، میگوید: پدرم، یک بار بدون اجازهی نگهبانها یک نصفه لیوان آب برمیدارد که مأمورها به جانش میافتند و آن قدر کتکش میزنند که هشت دندان و فک پایینش میشکند.
کد خبر: ۵۶۹۹۹۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۹
خاطرات شفاهی
«بهرام علیمحمدی» جانباز جنگ تحمیلی میگوید: «جنگ شده بود و من در همین ایام بود که تصمیم گرفتم به سربازی بروم. در جبهه که بودم چندین بار مجروح شدم، به یاد دارم که داشتم نماز میخواندم که یک ترکش به بدن من برخورد میکند و...»
کد خبر: ۵۶۹۹۲۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۹
گفتگوی تصویری با جانباز کرمانشاهی«فروغ صیدی»
جانباز کرمانشاهی «فروغ صیدی» میگوید: زمانی که شهر کرمانشاه بمباران هوایی شد، من سن و سالی نداشتم همین که امداد به کمک آمد در خون می غلتیدم و از همه جای بدنم خون می رفت اما هیچگاه آن لحظه را فراموش نمیکنم.
کد خبر: ۵۶۹۹۰۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۷
گفتگوی تصویری با جانباز کرمانشاهی «کیومرث باباخانیان»
جانباز کرمانشاهی «کیومرث باباخانیان» میگوید: سه بار در مناطق جنگی از ناحیه سینه، شکم و کمر مجروح شدم و حتی بار آخر هم با صدای انفجار دچار موج گرفتگی شدم، کسی هم اطلاع نداشت اما جبهه و جنگ را رها نکردم.
کد خبر: ۵۶۹۹۰۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۷
جانباز 50 درصد ایرج مشهدی در گفتگو با نوید شاهد آذربایجان غربی گفت: من سریعا دویدم سمت دوستم و کشان کشان او را به سمت عقب منتقل کردم. زمان زیادی نکشید تا بر روی دستانم به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۶۹۷۲۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۳